هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد1281

 

 «نبردِ زرگری» یا «شگردِ زرگیری»؟!

 

«جنگِ سرد»،«نیرنگِ دو هماورد» است؛

هماوردانی که «دو رنگ اند»،ولی با هم «نمی جنگند»!

 «نبردِ زرگری»،برای آنان «شگردِ زرگیری» است.

این دو «من» به ظاهر «دشمن»،  

و این «تاجورهای سترگ» از «کشورهای بزرگ»،

هر گاه که «انبار»هایشان را از اسلحه «تلَنبار» می بینند،

 «سیاستمدارانِ دست نشانده» در «کشورهای عقب مانده»را تحریک می کنند،

که با «تارِ خالی» و «گیتارِ خیالی»،

«شعارِ واهی» را بدون «شعور و آگاهی» سر دهند.

اینان نیز در «تنورِ جنگ» و «شیپورِ نیرنگ» می دمَند

و به وسیلۀ «توده های دُژآباد»،«شالوده های اقتصاد» را درهم می کوبند  

و پس از سال ها «کینه توزی» و «جنگ افروزی»،

سرانجام باز این «ملل خاور»اند که نزد «دُوَلِ باختر»،

ناگزیر «دستانِ نیاز» را «دراز» می کنند

و هم «باج» می دهند و هم «خراج» ، 

و اندوخته سال ها «زر و سیم» را به غربی ها «تسلیم»می کنند،

تا بلکه بتوانند پاره ای از خرابی های «رَمیم» را «ترمیم» کنند!

...و این «تاریخ تکراری» است برای مللی که به «چهارمیخ خواری»کشیده شده اند!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

رَمیم: پوسیده،کهنه

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 31 خرداد 1398 | 6:49 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1280

 

«عَلَمِ عدالت» و «پرچمِ اصالت»

 

«بزرگ ترین گناه» و «سترگ ترین اشتباه» این است، 

که «سالِفانِ بی گناه» و «مخالفانِ بی پناه» را 

«به نامِ خدا»، ولی «به کامِ کدخدا»

«زیرِ بار گذاریم» و «درگیرِ فشار داریم» . 

عدالت،نه «آرزویی خیالی»،که «ترازویی عالی» است.

در سنجش، نه «من» می شناسد و نه «دشمن».

در هر جامعه ای که «فرشتۀ عدالت بمیرد»،

«سرشتۀ رذالت جای آن را می گیرد».

«داد،نسیم بهارین» است و «بیداد،سموم زهرآگین».

در «هوای فساد» و «فضای بیداد»

 هیچ یک از «انفُس» نمی تواند «تنفُّس» کند.

بیاییم «عَلَمِ عدالت» و «پرچمِ اصالت»را چنان در اهتزار درآریم

که در سایه سار امنِ آن هم «دوست» بیارامد و هم «دشمن»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------  

سالف: متقدم ،گذشته، پیش رفته،پیشین

انفُس: جمع نفس،انسان ها

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 30 خرداد 1398 | 6:49 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1279

 

«بازویی برتر»و «نیرویی فراتر»

 

 هر آتشی چون «می افروزد»،هر کسی را «می سوزد»،

هر دریایی که «می خروشد» و «بر هم می جوشد»،

چه در غرب و چه در «شرق»، انسان را «غرق» می کند.

هر «نهنگِ تناور» با «هنگِ جلوه گر»، 

هر «طعمه را طعام می بیند» و آن را «خام خام می بلعد».

در هر «دریای خروشان»، «امواجِ پریشان» ،

هر «نونهالِ ناتوان» و «خردسالِ نگران» را 

در «کام می کَشَد» و «ناکام می کُشَد».

ولی من آتشی را دیدم که «افروخت»،ولی ابراهیم را «نسوخت»!

دریایی را دیدم که «خروشید»،ولی در غرق موسی و یارانش «نکوشید»،

نهنگی را دیدم که یونس را «بلعید»،امّا او را از مرگ «رهانید».

موسی را دیدم که در کودکی از «دوشِ مادر رمید»،ولی در «آغوشِ امواج آرمید».

و نوجوانی را دیدم که برادران بر او «ناگاه تاختند» و او را به «چاه انداختند»،

ولی خداوند او را از «باریکۀ چاه» به «اریکۀ جاه» رسانید!

بیاییم با به رسمیِّت شناختن همۀ «علل و اسباب» و «عوامل حساب و کتاب»،

«بازویی برتر»و «نیرویی فراتر» را نیز باور کنیم

و آن «ارادۀ الهی» و «قیادۀ لایتناهی» است!

  «حکیم نظامی» در «تحکیم پیشگامی» چه زیبا سرود:

اگر تیغ عالَم بجُنبد ز جای

نبُرَّد رگی تا نخواهد خدای

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------------------------

 

هنگ: زور،قدرت، سنگینی، هوش ،قصد و آهنگ

قیاده: رهبری،راهنمایی،پیشوایی،پیشروشدن

 لایتناهی: بی پایان،بی انتها

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

https://t.me/mouyeha


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 29 خرداد 1398 | 5:56 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1278

 

«هالۀ فرهنگ» یا «لولۀ تفنگ»؟!

 

هر «جبّار» میل به «اجبار» دارد،

زیرا نه «زبانِ منطق» می فهمد و نه «بیانِ صادق».

او فقط «شیفتۀ قدرت» است و «فریفتۀ صدارت».

«امیرِ سَیّاس» بر مردمِ «اسیرِ احساس» فرمان می رانَد.

او می کوشد با «موج سواری» و «اوج نگاری»،

 با «تاکتیکِ خرافات» و «تحریکِ احساسات» مردم را بفریبد.

اجبارِ انسان به «درکِ هر باید» و «ترکِ هر نباید»،

«نفرین به نورِ وجدان» است و «توهین به شعورِ انسان».

هر مقامی فراتر از «نقّاد» و «انتقاد» قرار گیرد،

قطعاً به «فساد می گراید» و «بابِ بیداد را می گشاید»!

خودکامه،«اختیارات را وسیع» و همۀ «طبقات را مطیع» می خواهد.

خود را برای همه «اُلگو»،امّا «غیر پاسخگو» می داند!

او برای «عَدَمِ پاسخگویی»،«عَلَمِ تابویی» را برمی افرازد .

خود را نه در برابرِ «خلق،مسئول»،که برای «خالق،رسول» می پندارد!

خود را برای خدا نه «وصلِ سایه»،که «اصلِ آیه» می انگارد!!

در شهری که «کانونِ قدرت» برای مردم «قانونِ صدارت» می نویسد،

نهادِ «عدالت»،«آلت» می شود و «شرافت»،«آفت»!

در این شهر مردم نه «حلّی از حساب» دارند و نه «محلّی از اِعراب». 

نه «سیمایشان دیده» و نه «صدایشان،شنیده»می شود!

در جوامعِ انسانی تنها «راهِ حیات» و «نجات» نظامِ مردم سالاری است

و مردم سالاری از «هالۀ فرهنگ»می گذرد،نه از «لولۀ تفنگ»!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------- 

هاله: خرمن ماه ، دایرة نورانی که گاه گاه گرداگرد ماه ظاهر می شود

عَلَم: پرچم،بیرق،نشانه

تابو: هر چیز نذری یا مقدسی که نزدیک شدن و دست زدن به آن ممنوع باشد

حلّ: گشودن گره،بازکردن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 28 خرداد 1398 | 6:36 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1276)   

 

«پسین درد» در «واپسین فرگرد»!

 

«طوفان پیری» وزید

و «زمان زمینگیری» فرارسید !

او با خود «خطراتی» را آورد و «خاطراتی» را بُرد

«خطراتِ ناتوانی» را و «خاطراتِ جوانی» را!

امّا من نمی دانم پیری و زمینگیری «چیست»

من لحظه لحظۀ عمرم را «خواهم زیست» 

این منم که «سرنوشت» را «از سر خواهم نوشت»

من واژه واژۀ جانم را «خواهم نگاشت»

و «چَمِ آزادگی» و «پرچم ایستادگی» را 

تا «رَستن از واپسین نفس» و «شکستنِ آخرین قفس» «خواهم برافراشت»! 

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------

چَم: جان سخن،نظم و قاعده،آراستگی

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

پسین


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 26 خرداد 1398 | 7:1 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1275

 

«بنای دین» و «مبنای آیین»

 

«دینِ سَمانی» و «آیینِ آسمانی»،

اگر با «فطرت،طباق» و با «طینت،انطباق» داشته باشد،

هر انسان آن را نه با «رَهبَت»،که با «رغبَت» می پذیرد.

ویژگی دین در «لقای دلربایی» است، نه «القای وحشت‌زایی».

مفهومِ دین با «فهم» سر و کار دارد،نه با «وهم».

دین،«درسِ حیات» است،نه «ترس از مجازات». 

هم «بهشتِ موعود،ساختۀ ما»است و هم «جهنَّمِ جمود،پرداختۀ ما»!

خوشا آن که «بهشت» را «بِهِشت» و جهنَّم را «درنوشت»!

تا «بلوغِ تفکُّر را نیاموزیم» و «فروغِ تدبُّر را نیفروزیم»،

نه از این «سواد،سودی»می بریم و نه از این «جواد،جودی»!

«بنای دین» و «مبنای آیین» ،

 بر «ستونِ اندیشه»،این «قانونِ همیشه» استوار است. 

بگذاریم «نهالِ اندیشه» در این خاک «ریشه» کند!

 

#شفیعی_مطهر

----------------------------------

سَمان: مخفّف آسمان

طباق :مطابق،برابر،دو چیز را با هم سنجیدن

رَهبَت: بیم ، ترس 

لقا: دیدار،در فارسی به معنی روی و چهره

القا: انداختن، مطلبی را به فکر یا ذهن کسی افکندن

جمود: بسته شدن ،خشکی و افسردگی

هِشتن: گذاشتن، فروگذاشتن ،رهاکردن

درنوشتن: درنَوَردیدن،درهم پیچیدن،پیمودن راه

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 25 خرداد 1398 | 7:22 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1273

 

«خدا» یا «کدخدا»؟!

 

من «شهریاری» را دیدم که در «شهر،یاری»ندارد. 

ولی همۀ «خیارات» و «اختیارات» را در وجودِ خود متمرکز کرده،

و در برابرِ هر «کس» و هر«حسابرس»،

خود را نه «پاسخگو»،که حتّی «اُلگو» می داند!

در این شهر آنان که در ادارۀ امور «نقش» دارند،«نقشه» ندارند

و آنان که «نقشه» دارند،در ادارۀ امور «نقشی» ندارند!

او بسیار «بیداد می ورزد»،بنابراین از هر «فریاد می لرزد».

«لَخت ترین اِعتراض به حُکّام» به «سخت ترین اِعراض از نظام» می انجامد

و کوچک ترین «انتقاد» به عنوان بزرگ ترین «عناد» تلقّی می شود.

او هر «زعیم» را «بیم» می دهد 

که مبادا مردم «بپاخیزند» و بساط او را «درهم ریزند»،

زیرا هر «قیام به قیامت» می انجامد و هر «اقدام به ندامت». 

او حتّی «بارشِ باران» و «ریزشِ بوران» را

تنها در سایه سارِ «نیّتِ پاک» و «امنیّتِ تابناک» خود می داند! 

او می پندارد که از «رحمتِ جود» و «نعمتِ وجود» اوست، 

که هر «رمیده،رامش» یافته و هر «رهیده،آرامش»!

بنابراین همه باید از خداوند، «بقای سلطنت» و «ابقای حکومت» او را بخواهند!

البته در هر جامعه که خلق به جای«پُرسشگری»،«پرستشگری» کنند،

هر «بنده»،«شرمنده» است و هر «کدخدا»،«خدا»! 

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------

خیار: اختیار،اختیار در فسخ معامله

لَخت: پاره،جزء،تکّه

اعراض: روی گرداندن،رخ برتافتن

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 22 خرداد 1398 | 6:16 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1271

 

«لجبازی» یا «فلج سازی»؟!

 

«زمينِ لجبازي»، «زمینۀ بازی» نیست.

بلکه زمینی «بس گزنده» و «بسیار لغزنده» است؛ 

 کسی نیست كه بر اين زمين «پاي فِشُرَد» و «بر زمين نَخورَد».

«لَج»،مغز را «فلج» می کند، 

بنابراین اثرِ «لجبازی»،«فلج سازی» است

و انسان را از «ژرف دیدن» و «شگرف اندیشیدن» بازمی دارد.

بیاییم برای رسیدن به هر «حاجت» از «لجاجت» «بپرهیزیم»

و از «چنگِ چنگیزِ لجبازی» به سوی «آهنگِ دلاویزِ هماوازی» «بگریزیم»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 20 خرداد 1398 | 4:38 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1269

 

  «امیرِ قلوب» یا «اسیرِ ذنوب»؟!

 

سگ، «وفادارترین حیوان» نسبت به «انسان» است؛ 

اما «مثلی ساری» و «ضرب المثلی جاری» می گوید: 

«مثل سگ پشیمان شدم»!!

آیا «معنای این مَثَل»،«گویای این جَدَل» نیست،

که ما انسان ها با «گفتارِ گزنده» و «رفتارِ زننده»،

 سگ را از «خدمتگزاری» و «وفاداری» نسبت به خود پشیمان می کنیم؟  

آدم ها «در قاب، یگانه»اند و در «نقاب، دو گونه»اند:

برخی «غرورشان را می زدایند» و «شعورشان را می پیرایند» 

و با دیگر انسان ها با «برازندگی»،«زندگی» می کنند.

و بعضی «کرامت» و «شخصیّتِ»انسان ها را زیرپا می گذارند

و عمری در «فراقِ شعور» در «باتلاقِ غرور» ،

با «شرمندگی»،«بندگی» می کنند!

آنان «امیرِ قلوب»اند و اینان «اسیرِ ذنوب»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------

ذنوب: گناهان جرم ها کارهای ناروا،(جمع زنب)

ساری: نفوذکننده

می پیرایند:پیرایش می کنند،(پیراستن:بریدن و کم کردن زیادتی و ناهمواری برای خوشنماکردن چیزی)

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 18 خرداد 1398 | 6:15 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1268

 

«نثارِ یک آن» یا «ایثارِ یک جهان»؟!

 

  «ساعت های زمان سنج» ،«راژمانِ رنج»اند. 

این ها هر «لحظه» و هر «لمحه»،

«عجولانه» و «بي رحمانه»، 

از صندوقچه زرّین عمر ما «گوهرهاي بقا» را به «درياي فنا» مي ريزند. 

گوهرِ لحظه ها «موازین» دارند،ولی «جایگزین» ندارند!

هر «زیانی قابلِ جبران» است و هر «ضمینی قائلِ ضمان»،

ولی  «نثارِ یک آن» را با «ایثارِ یک جهان» نمی توان جبران کرد.

بیاییم «نَفَس ها را قدر بدانیم» و «هَوَس ها را غدر بخوانیم»!

 

#شفیعی_مطهر

--------------------------------------- 

آن:  هنگام، وقت، لحظه، دم،اندکی از زمان

راژمان: سیستم،نظام،دستگاه

لمحه: یک بارنگریستن، باشتاب نظرکردن

موازین: اندازه ها ،مقدارها،جمع میزان

ضمین: کفیل، عهده دار غرامت، پایندان

ضمان: قبول کردن،پذیرفتن،برعهده گرفتن

نثار: پاشیدن، پراکنده کردن،افشاندن 

غدر:  خیانت، بی وفایی ،حیله، فریب

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 17 خرداد 1398 | 7:27 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1266

 

«حیلۀ سایش» یا «وسیلۀ آسایش»؟!

 

«چوپانِ بامعرفت» تا آن گاه که «نی لبکِ محبّت» را 

با «ادبِ اراده» «بر لب نهاده» 

و تا «هنگِ طاقت» در آن «آهنگِ صداقت» می دمَد، 

گلّه از يورشِ گرگ های «خون ریز» و «نفرت انگیز» در امان است.  

ولی آن گاه که سر در «لاکِ غفلت» و «مَغاکِ ملالت» فرومی برَد،

گلّۀ «بی پناه» طعمۀ گرگ های «دُژآگاه» می شوَد.

کسی که در هر سازمان «گاهِ سرپرستی را می پذیرد»، 

نباید «راهِ پستی را پیش گیرد».

لازمۀ پذیرش هر «مسئولیّت مردمی» پس از «مقبولیّت تداومی»، 

«آمادگی برای ایثار» و «آزادگی برای پیکار» است.

مسئولیّت نه «کاری طینتی» و «شکاری غنیمتی»، 

در «چنگالِ غول» و «آمالِ مسئول» است،

که «مهاری مَهین» و  «باری سنگین» بر گردن و دوش اوست.

مسئولیّت نه «ابزارِ رفاه»،که «زارِ جانکاه» است.

مسئولیت، «حیلۀ سایش»است،نه «وسیلۀ آسایش».

مسئول باید از «فرگاهِ دلقِ خویش بکاهد» و «رفاهِ خلقِ دل ریش را بخواهد»!

 

                                #شفيعي_مطهر 

-------------------------------- 

حیله: چاره اندیشی، توانایی بر هر گونه تصرف و تدبیر

سایش: ساییدن،سودن، عمل ساییدن

هنگ: زور،قدرت،سنگینی،وقار،وزن،شوکت،آهنگ و قصد 

مَغاک: گود، گودال، جای گود

دُژآگاه: بداندیش،خشمگین،بدخوی

گاه: جا ،مکان، تخت پادشاهی 

طینت: خلقت ،سرشت خوی

غول:موجود افسانه ای بسیار بزرگ جُثّه و بدهیکل ،جانور مهیب مانند دیو

مَهین: خوار و پست،سست رای

زار:  ناله، گریه از روی درد و سوز ،پرسوز

دلق: خرقه،پوستین،لباس ژنده درویشان

فرگاه: حضرت،پیشگاه،شکوه و جلال

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 14 خرداد 1398 | 7:18 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1265

 

«ریوه های سرهنگی» یا «شیوه های فرهنگی»؟!

 

«بُردِ ریوه های سرهنگی» به جای «کاربُردِ شیوه های فرهنگی»، 

نه «اکنون» و در این «شهرِ مکنون»،که تا «ابد»،«ناکارآمد» است. 

آنان که با «ملیکۀ مُکنت» بر «اریکۀ قدرت» نشسته اند،

باید بدانند «قدرت» نمی تواند «حقیقت» را «بیافریند»، 

امّا «حقيقت» مي تواند «قدرت»را «برگزیند».  

بنابراین به جای «تاختنِ اسبِ قدرت»باید به «شناختنِ کسبِ حقیقت»روی آورد.

با اقتدار می توان «چاپلوسانِ دون» و «دستبوسانِ زبون» را گِردآورد،

ولی اینان «کَرکَسانِ کمینی» و «مگسان گِردِ شیرینی» اند؛

لذا به گاهِ خطر نه «یارِ غار»اند،که «غُبارِ اَغیار» اند.

بیاییم «حق را یاری» و «با حقمَدار همکاری» کنیم.

 

#شفیعی_مطهر

 ------------------------------ 

ریوه: مکر و حیله،فریب،افسون

بُرد: تیررس،مسافتی که گلوله پس از شلیک می پیماید

کمین: کسی که به قصد ازپادرآوردن دشمن یا شکار در جایی پنهان شود و فرصت نگاه دارد

غُبار: گرد،خاک نرم

اَغیار: بیگانگان،دیگران،جمع غیر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 13 خرداد 1398 | 8:7 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1264

 

در «درون زیستن» و «خون گریستن»!  

 

«ماه» تنها و «بی همراه»، 

در غیابِ «زرّینۀ مهر» بر فرازِ «سینۀ سپهر» می درخشد 

و «انوارِ سیمگون» و «شَرارِ شبیخون» خود را 

«بی دریغ و بی امان» از «ستیغِ آسمان»، 

بر «پیکرِ سرد و سیاه» و «بسترِ بَردِ شبانگاه» می پاشد.   

همۀ «کَبکبۀ کوکب» هم اگر بر «دَبدبۀ شب» «برآشوبد»،

نمی تواند با «اهورای نور»،«هیولای شبِ دَیجور» را «درهم کوبد»!

ماه از «تنهایی نمی ترسد» و از «یکتایی نمی هراسد».

او «به نیکی»،نبرد با «تاریکی» را «آزموده»

و راه های «بی کَسی» و «بی همنفَسی» را «پیموده»است.

«اصالتش شب گریزی» و «رسالتش ظلمت ستیزی»است.

ماه به ما می آموزد که در «نشرِ آگاهی» و «حَشرِ دادخواهی»، 

و در «افشاندنِ بذرِ نور» و «نشاندنِ جذرِ شعور»،

نه باید از «جفای یار ترسید» و نه از «قفای اَغیار هراسید»!

 چه زیباست در «قفسِ تنهایی» و «محبسِ تنگنایی»،

در «درون زیستن» و «خون گریستن»!

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

شَرار: جرقّه،شرر،آن چه از آتش به هوا بپرد

شبیخون :شب تازی،حمله ناگهانی شبانه به دشمن

ستیغ: قلّۀ کوه،بلندی سر کوه،چکاد

بَرد: سرما، سردی،ضدِّ گرما

کَبکبه: عظمت و شکوه و شکت و جاه و جلال

دَبدبه: سر و صدای موکب سلاطین و بزرگان در حال حرکت،جلال و شوکت

حَشر: برانگیختن،گردآوردن مردم 

جذر: ریشه،اصلۀ درخت

قفا: پس سر، پشت گردن

اَغیار: بیگانگان، دیگران،جمع غیر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 12 خرداد 1398 | 7:34 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1262

 

«پرتابِ سنگ» یا «بازتابِ یک فرهنگ»؟!

 

من شیطان را به هنگام «رَمیِ جَمَرات» در «زیرِ ضَرَبات» دیدم. 

او در حالی که «می خندید» و با شوخی «می رقصید» ،می گفت: 

بسياري از اینان که امروز به من «سنگ می زنند»، 

فردا چون بازگردند ،به من «زنگ مي زنند»!! 

«پرتابِ سنگ» به شیطان،«بازتابِ یک فرهنگ» است.

باید از ذهن،«افکارِ شیطانی را راند» و به جای آن «انوارِ یزدانی را نشاند»!

«سنگ، یک نماد» است و «فرهنگ،یک فریاد».

 در همۀ عمر طنینِ این «فریاد» را باید «فرایاد» داشت

و  «حریمِ من» را با «تحریمِ اهریمن» نگاه داشت!

 

#شفیعی_مطهر

-----------------------------------

رَمی : افکندن،انداختن،پرتاب کردن،تیرانداختن،سنگ انداختن 

رَمیِ جَمَرات: یکی از مناسک حج و آن انداختن هفت سنگریزه به جمره عقبه است

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 10 خرداد 1398 | 7:41 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1261

 

«ریوۀ جفا» یا «میوۀ صفا»؟!

 

ذهن انسان «باغی مناسب» است و «راغی متناسب» ،

که در بستر آن می توان هر «بَذرِ روینده» و «جَذرِ شکوفنده»را کاشت.

«زمین باور»،«زمینۀ بارور» است.

در آن هم می توان هم «بذر نفرت و نفرین» کاشت و هم «جذر عشق و آفرین»!

این زمین ،هم «زمینۀ ترس» است و هم «گنجینۀ درس».

می توان در آن «نهالِ ترسِ واهی» نشاند و با «زُلالِ درسِ آگاهی»آبیاری کرد.

بیاییم در این «زمینِ بِکر» و «زمینۀ فکر»،

به جای «دانه های قَسوَت»،«دُردانه های مَحَبّت» بکاریم

و عمری از آن به جای «ریوۀ جفا»،«میوۀ صفا» بچینیم!

 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------ 

ریوه: مکر ،حیله، فریب ،افسون

راغ: صحرا، دامن کوه، دامنه سبز کوه وصل به صحرا

جذر: ریشه،اصل،ریشه درخت

قَسوَت: سنگدلی،بی رحمی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 9 خرداد 1398 | 8:57 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1260

 

«سلاحِ خون آشام» یا «اصلاحِ گام به گام»؟!

 

برای «رفع ویرانی ها» و «دفع نابسامانی ها» در هر جامعه، 

دو «راه» و دو «نگاه» وجود دارد:

نخست«راهِ صلاح» و «نگاهِ اصلاح»است، 

و دیگری «انتخابی خونین» و «انقلابی بنیادین» .

اولی چون «بارشِ باران» است و دومی چون «یورشِ سِیلِ خروشان».

باران «می بارد» و با خود «طراوت می آرد»،

ولی سِیل «برمی آشوبد» و همه چیز را «درهم می کوبد».

باران،«ویران را آبادان» می کند و سیل،«آبادان را ویران»!

باران «نَم نَم می بارد» و رشد و رویش را «کم کم می آرد»،

ولی سیل، ناگهان «بی بهانه می جوشد» و «بی رحمانه می خروشد»،

و هر «بود» را «نابود» می کند و هر «وَدود» را «دود»! 

در «درازای زمان» و در «پهنای زمین»،

هیچ «انقلابی» در هیچ «قاب و نقابی» ،

نتوانسته برای جامعه، «نظامی مردم سالار» و «انسجامی عزّتمدار» به ارمغان بیاورد.

بیاییم با «اصلاحِ گام به گام» ،«سلاحِ خون آشام» را 

«فروگذاریم» و «عدو انگاریم». 

آنان که برای «حلِّ مشکلات» با هر شیوه ای «راهِ اصلاحات» را می بندند،

ملّت را ناگزیر از «انتخابی داوطلبانه» و «انقلابی براندازانه» می کنند!

 

#شفیعی_مطهر

---------------------------------

سِلاح: جنگ افزار،ابزار جنگ

وَدود: بسیار مهربان،دوستدار

انسجام:نظم و همبستگی

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 8 خرداد 1398 | 5:34 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

تکبّر سواره و ذلّت پیاده !

 

خَرَجَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ هُوَ رَاکِبٌ فَمَشَوْا مَعَهُ فَقَالَ أَلَکُمْ حَاجَةٌ فَقَالُوا لَا وَ لَکِنَّا نُحِبُّ أَنْ نَمْشِيَ مَعَکَ فَقَالَ لَهُمُ انْصَرِفُوا فَإِنَّ مَشْيَ الْمَاشِي مَعَ الرَّاکِبِ مَفْسَدَةٌ لِلرَّاکِبِ وَ مَذَلَّةٌ لِلْمَاشِي.

در سيره حضرت علي (ع) مي خوانيم : 

روزي براي رفتن نزد اصحاب خود سوار بر مرکب شد و حرکت کرد . در بين راه، عده اي از ياران در پي وي، به راه افتادند. حضرت متوجه آنان شد و فرمود:

حاجتي داريد؟

عرض کردند : نه اي اميرمومنان، بلکه دوست داريم که همراه شما باشيم. 

حضرت فرمود :

« اِنصَرَفوا فَإنّ مَشي الماشي مَعَ الراکبِ مَفسدَه لِلرّاکبِ وَ مَذلّه لِلماشي »

پي کار خود رويد، چه اگر پياده اي همراه سواره رود، اسباب تکبّر سواره و ذلّت پياده مي گردد.

مسئولانی که ادعای پیروی از این امام هُمام را دارند،چرا مردم را از این حرکات زشت و ذلّت آور (دویدن به دنبال خودروی خود) بازنمی دارند؟!

#شفیعی_مطهر


موضوعات مرتبط: روزنوشت

تاريخ : سه شنبه 7 خرداد 1398 | 8:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

 

رانت خواری از نگاه علی (ع)

 

         اکنون دیگر علی (ع) در بین ما نیست . اما دفتر میراث ارزشمند او -یعنی راه و روش او مشی و مرام او خط فکری و فرهنگی او و رهنمود ها ی راهگشای او - در برابر ما گشوده است. دردناک تر از ضربت شمشیر ابن ملجم و سوزناک تر از زخم فرق شکافته علی (ع) ضربتی است که بر پیکره شخصیت فکری و مکتبی آن حضرت فرود می آید. امروزه در سه جبهه : جور و جهل و جمود --حتی در زیر پوشش دفاع از علی(ع) --شخصیت و راه فکری علی (ع) تیر باران می شود.

       بیاییم در این شب های ماه مبارک رمضان با او پیمان بندیم که با همه وجود از میراث گران سنگ مولا علی(ع) پاسداری کنیم.

    ... و اینک یک سخن از مولا:

«وَ إِيَّاک وَ الِاستِئْثَارَ بِمَا النَّاسُ فِيهِ أُسْوَةٌ، وَ التَّغَابِيَ عَمَّا تُعْنَی‏ بِهِ مِمَّا قَدْ وَضَحَ لِلْعُيُونِ، فَإِنَّهُ مَأْخُوذٌ مِنْک لِغَيْرِک وَ عَمَّا قَليلٍ تَنْکشِفُ عَنْک أَغْطِيَةُ الْأُمُورِ، وَ يُنْتَصَفُ مِنْک لِلْمَظْلُومِ.»(نهج البلاغه،نامه 53 به مالک اشتر)

 بپرهيز از امتيازخواهی و اين ‏که چيزی را به خود اختصاص دهی که بهره‏ همه مردم در آن يکسان است؛ و از تغافل در آن‏چه به تو مربوط است و برای همه روشن است، بر حذر باش، زيرا به هر حال نسبت به آن در برابر مردم مسئولی و به زودی پرده از روی کارهايت کنار می ‏رود و دادِ ستمديده از تو بستانند.

 علی (ع) با خود آن‏ گونه رفتار می‏ کرد که اطرافيان و وابستگان و همگان حساب خود را بکنند و جرأت سوء استفاده يا راهی برای توجيه آن نداشته باشند.

#شفیعی_مطهر


موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : دو شنبه 6 خرداد 1398 | 8:16 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب

 

      (به بهانه فرارسیدن ماه مبارک رمضان و شب هاي قدر)

 

 امام صادق(ع) : هنگامي كه روزه هستي بايد گوش و چشم تو از حرام ، و باطن و تمام اعضاي بدنت از زشتي ها روزه باشد. 

 

 ماه مبارك رمضان ماهي است كه سرآغازش رحمت، ميانه اش مغفرت و پايانش رهايي از آتش دوزخ بود.

      رمضان، «ماه انفجار نور» است و «فصل سبز سرور». 

 شکم و شهوت زمینی ترین اندام ها است .انسان چون آن دو اندام را روزه دار ببیند، از هرزه گردی هاي دیگر اندام ها چون چشم،گوش، زبان و...بر خود می لرزد. 

  رمضان، «بهار دل» است و شب هاي قدر  «فصل فضائل». 

اين فصل با رويت هلال آغاز مي شود؛ 

اما فصل بهار دل ها نه با «رويت هلال» كه با «تحوّل در حال» آغاز مي گردد.  

  بهار رمضان و شب هاي قدر چون نسيمي است كه نه تنها «خاك» را ، كه «افلاك» را حيات مي بخشد. 

«نسيم سحرگاهانش، مشكبار» است و «شميم شامگاهانش، خوشگوار».  

   در رگ های هر شب رمضان بويژه در شب هاي قدر ، نور نيايش جاري است. 

در انبان هر لحظه عطري از عشق «نهفته» و غنچه اي از شوق «شكفته» است. نسيم رمضان «بهارآفرين است» و «عطرآگين». 

«نسيمش نرم خيز» است و «شميمش ، مشكبيز». 

 در شب هاي قدر از «حنجره» هر «پنجره» آواي تلاوت قرآن را مي شنویم كه در كوچه ها عطر معنويت مي پراكند. 

بر شاخساران گلدسته ها گل تكبير مي شكفد و سينه سياه ظلمت را مي شكافد. از ساقۀ تُرد لحظه ها «جوانه هاي سبز عرفان» و «شكوفه هاي سرخ ايمان» مي رويد. 

                                        #شفيعي_مطهر

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 5 خرداد 1398 | 14:58 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

    مسئولیت سنگین رهبران در جامعه اسلامی 

 

#شفیعی_مطهر

امروز در ضمن خواندن قرآن وقتی به این آیه رسیدم ، از مطالعه مفهوم و تفسیر آیه ،  از تصوّر حجم سنگین مسئولیت های رهبران و مسئولان جامعه بر خود لرزیدم . 

شما خود اصل و تفسیر آیه را بخوانید و احساس خود را بیان فرمایید:

« اِنّمَا الصّدقات لِلفقراءِ وَ المَساکین وَ العامِلین عَلَیها وَ المُولّفه قُلوبهم وَ فِی الرِّقابِ وَ الغارمین وَ فی سبیلِ الله وَ ابن السَّبیل فَریضه مِنَ الله وَاللهُ عَلیم حَکیم »

(توبه ، ۶۰)

برای درک بیشتر مفهوم آیه به تفسیر مراجعه کردم . در تفسیر عیّاشی از صباح بن سیابه نقل کرده که گفت :

 هر مسلمانی بمیرد و قرضی از خود باقی بگذارد که آن را در راه فساد و یا اسراف خرج نکرده باشد ، بر پیشوای مسلمانان است که قرض او را از بیت المال بپردازد و اگر نپردازد ، گناهش به گردن اوست ، زیرا خدای تعالی می فرماید :
« زکات ها مخصوص فقرا و مساکین و کارکنانی است که برای جمع آوری آن زحمت می کشند و کسانی که برای جلب محبّتشان اقدام می شود و برای بردگان و (ادای دین) بدهکاران .»

 و این گونه اشخاص از غارمین هستند که از صدقات سهمی در نزد امام مسلمین دارند . اگر امام مسلمین سهم ایشان را حبس کند و نپردازد ، گناهش بر گردن اوست .

(تفسیر روایی رضوان ، سید جواد رضوی ، ص ۱۹۶) 

--------------------------------------

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : شنبه 4 خرداد 1398 | 8:4 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1259

 

«راهِ دوگویی» و «چاهِ دورویی»

 

آنان که می کوشند هر «عنود» را «خوشنود» کنند،

ناگزیر سرانجام از «راهِ دوگویی» به «چاهِ دورویی» فرومی افتند.

زیرا هیچ انسان نمی تواند طرفینِ هر «تَراضی» را «راضی» کند.

هر انسانِ «فکور» و «ذی شعور» 

باید بر «پایۀ خرد» ،«سازمایۀ هر پیشامد» را 

«عادلانه داوری» و «عاقلانه دادوری» کند.

بدیهی است آنان که «تمامت خواه اند»،«تمامت را می خواهند»!

آنان که حق را با خود «می سنجند»، از حقیقت «می رنجند»!

بنابراین نمی توان همیشه همه را با هیچ «فرنود»،«خوشنود» کرد!

«حُسنِ تعامُل» و «حفظِ تعادُل» بین همۀ انسان ها زیباست،

ولی «رضای حق» و «رضایتِ هر ذیحق» را 

نباید فدای «لبخندِ هیچ آزمند» و «خوشایندِ هیچ خودپسند» کرد.

 

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------

عَنود: ستیزه کار،ستیزنده ،لجباز

تَراضی: از هم راضی شدن،از یکدیگر خوشنودشدن،خوشنودی از یکدیگر

سازمایه: مصالح ساختمانی

فرنود :دلیل و برهان

 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 2 خرداد 1398 | 8:11 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |


 

هر پگاه نو با یک نگاه نو


 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1258


 

«تُنگِ طلا» یا «جُنگِ بلا»؟!


 

هر عاملی که «روح را به اسارت بَرَد» و «جان را به حقارت کشَد»،

«مردود» و «مطرود» است، 

زیرا ارزشِ انسان به «قدرتِ تشخیص» است،نه به «شوکتِ شخصِ شخیص».

چنین کسی اگر جسمش در «پُشت میز ریاست،امیر»هم باشد،

جانش در «مُشتِ مِهمیزِ سیاست، اسیر» است.

اگر آزادی را از ماهی بگیرند،برای او «تُنگ طلا» هم «جُنگ بلا» است. 

اگر «شخص را فروکوبند» بِه که «بر شخصیّت او برآشوبند».
 

انسانِ بی شخصیّت،«عزّتِ نفس» را ارزان تر از «قیمتِ کرَفس» می فروشد.

اگر «کرامتِ نفسانی» و «شخصیّتِ انسانی»را از انسان بگیرند،
 

از آن پس او نه تنها «پست ترین بنده»،که «فرودست ترین جُنبنده»می شود!
 

بیاییم «مِهرِ کرامت» را بر «سپهرِ لئامت» برفروزیم

و «بُنیادِ حقارت» و «اِنقیادِ اسارت» را بسوزیم!


 

#شفیعی_مطهر

------------------------------------ 

مِهمیز: آلتی فلزی که بر پاشنة چکمه می بندند و هنگام سواری بر تهیگاه اسب می زنند،حلقۀ دهانۀ اسب

جُنگ: کشتی،سفینه،دفتر حاوی اشعار و مطالب گوناگون 

لئامت: پستی ،فرومایگی،پست فطرتی

انقیاد: فرمانبرداری ،رام شدن ،گردن نهادن


 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar


 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 1 خرداد 1398 | 7:54 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |