جايگاه ايران در كاروان توسعه بشري /1 ---------------------------------------------- « از دانش آموزان به خصوص دانش آموزان دبيرستاني و معلمان مي خواهم، انديشه و فكر خود را براي شناخت علل و عوامل عقب ماندگي ايران و راه هاي نجات از اين عقب ماندگي آماده كنند . دانش آموزان و معلمان بگويند چه اقدام و تغيير رفتار و مشيي رابراي رسيدن به جايگاه ممتازي كه مورد انتظار جامعه و تاريخ ماست، انجام مي دهند . ايران با داشتن سابقه اي درخشان، يكي از بنيان گذاران تمدن در تاريخ بشري است كه به خصوص تحت تأثير آيين اسلام، توليد كننده علم، فضيلت و مدنيت بوده است؛ اماامروز، باعث ننگ ماست كه به كشوري چون كشور ما «جهان سوم »، «عقب مانده »و«در حال توسعه »مي گويند. درست است كه ما از سير و گردونه پيشرفت بشري عقب مانده ايم، اما بايد دريابيم راز و رمز اين عقب ماندگي چيست؟ نقش نهضت ها در يكصد سال گذشته به خصوص انقلاب عظيم اسلامي براي رهايي ما از اين ورطه ننگ آور چه بود و چه بايد بكنيم كه از اين عقب ماندگي نجات يابيم وملّت و نسل جوان و فرهيخته ما جايگاه خود را در عرصه پيشرفت جهاني پيدا كند.» جملات فوق بخشي از سخنراني آقاي خاتمي رئيس جمهور پيشين ماست كه دریکی از آیین های آغاز سال تحصيلي بيان شد . علل و عوامل عقب ماندگي ايران و راه هاي نجات ازآن دغدغه مقدسي است كه روح و روان هر ايراني پاك نهاد و درد آشنا را مي آزارد. دغدغه و انگيزه ما از قلم فرسايي در اين باب همان بوده و هست كه در ژرفاي سخن رئيس جمهور پيشين مان متبلور است . در اين دفتر كوشيده ايم در قالب آمارها و ارقام مستند - و نه تحليل هاي شخصي - همين دغدغه را شفاف تر سازيم. در اين مقاله بخشي ديگر از علل عقب ماندگي ايران را در آيينه ارقام و آمار مقايسه اي به تماشا مي نشينيم. ------------------------------------------- صادرات فوتباليست « با مديريت هوشمندانه از آب هم مي توان كره گرفت!» كامرون و سنگال كه جزو فقيرترين كشورهاي آفريقايي هستند، طي ساليان اخير باعرضه و فروش بازيكنان فوتبال به باشگاه هاي معتبر جهان ... ميليون ها دلار درآمد ارزي كسب كرده اند. -------------------------------------- بهره وري در كشاورزي معاون وزير كشاورزي : حتي آب كه به عنوان اصلي ترين عامل محدود كننده دركشاورزي ايران شناخته شده است، اگر درست به كار گرفته شود، سطح زير كشت كشور افزايش قابل ملاحظه پيدا مي كند. اگر فقط در خوزستان بتوانيم آب سدهاي موجود را به سر مزرعه برسانيم، برابر چند كشور اروپايي مي توان سطح زير كشت را افزایش داد. این رقم حدودا ۱/۳ ميليون هكتار است كه رقم بسيار درشتي است . ---------------------------------------- (همشهري، 26/۵/۸۱) ادامه دارد... ---------------------------------------------------- منبع: کتاب « آیا به از این نمی توان بود؟» نوشته شفیعی مطهر ---------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید: telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : دو شنبه 31 خرداد 1395 | 6:29 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(307) -------------------------------------------------- «آیین دیرین » یا « صنعت سنگین»؟! ------------------------------------------------- من در ژاپن و هند « معابدی بشکوه » را ديدم نشسته بر باور« مردمی دانش پژوه » و ايستاده در گذر زمان،« نستوه ». این « نیایشگاه های کهن » و « پرستشگاه های بَرَهمَن » در باور مردمي كه از سنت نگذشته ، به صنعت رسيده اند، هنوز جايگاهي« بس بايسته » و شاني « بسيار شايسته » دارد. بنابراین دانستم که می توان با « تدبیر سُنَّت » بر « سریر صنعت »« برنشست»، ولی پلّکان ُسّنت را نیز « درهم نشکست »! می توان « آیین دیرین » را « پاس داشت » و از « صنعت سنگین» نیز « هراس نداشت»! هر کجا که « خَرَد راه نماید» خوشبختی « اَبَد دادخواه آید »! --------------------------------------------- #شفیعی_مطهر ------------------------ بَرَهمَن :عالم و پیشوای روحانی مذهب برهمایی ----------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید: telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 31 خرداد 1395 | 2:1 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
اصلاحات ، مبانی ، معانی و تعاریف --------------------------------------------- درباره " اصلاحات " تعاریف زیادی از سوی صاحب نظران و اندیشمندان گوناگون مطرح شده است .اصلاحات از آن گونه مفاهیمی است که در تعریف آن اختلاف نظرهای زیادی دیده می شود . البته هر کس حق دارد هرگونه تعریف یا باور از هر پدیده از جمله اصلاحات داشته باشد . نظر هر کس در جای خود محترم است . در باور بسیاری از شهروندان ایرانی آقای سید محمد خاتمی به عنوان رهبر اصلاحات شناخته می شود . گرچه خود ایشان چنین داعیه ای ندارند . امروز می خواهیم تعریف و مفهوم اصلاحات را در آیینه نگاه ایشان به تماشا بنشینیم . مفهوم اصلاحات محورهاي تعريف شده از اصلاحات توسطسيد محمد خاتميدر نشست هاي مربوط به " تبيين مباني اصلاحات" : 1- يكي از اصول مهم اصلاح طلبي احترام به باز بودن فضاي بحث و نظر و بي هزينه بودن اظهار نظر كردن و آزادي بيان و فكر است. 2- در جريان بحث و گفت و گو است كه مي توان تكميل شد و بهبود و اصلاح پيدا كرد. 3- رسالت اصلاحات در نظر عبارت است از بازسازي ذهن اجتماعي و تاريخي جامعه به گونه اي كه مردم به عنوان "ملت" بتوانند خود را باز يابند و قادر باشند كه در عرصه حيات سرزميني ، منطقه اي و جهاني به طور فعال حضور داشته باشند. 4- درك مقتضيات و تلاش براي رهايي جامعه از غفلت زدگي تاريخي و غفلت زدگي معاصر ، كار بزرگي است كه اصلاحات انجام مي دهد. 5- اصلاحات حركتي در جهت درمان دردهاي مزمن و كهنه جامعه از يك سو و دردهاي جديد و تازه آن از سوي ديگر است. سه درد شاخص و قابل لمس ما درد استبداد، درد استعمار و وابستگي و سلطه بيگانه بر سرشت و سرنوشت كشور و منطقه و درد عقب ماندگي است . آنچه معتقدم كه جدي است و اگر حل شود بسياري از مسائل ديگر حل مي شود، اين است كه به جاي استبداد، آزادي و به جاي وابستگي ، استقلال و به جاي عقب ماندگي ، پيشرفت قرار گيرد و نيز در همه مراحل ، عدالت در جامعه برقرار شود. 6- اين كه ما مهندسي اجتماعي كنيم از نظر علمي غلط است . البته هدايت جامعه از سوي مربيان صالح، امر ديگري است. 7- اصلاحاتي كه ما مي گوييم اين است كه اگر مردم سالاري، جامعه مدني و پيشرفت و توسعه مي خواهيم، راه اين ها از طريق دين است. 8- من" انقلاب" اسلامي را بزرگ ترين فراز "اصلاحات" 150سال گذشته در ايران مي دانم. 9- در دنياي امروز، دوري اخلاق از سياست فاجعه بار بوده است. 10- مردم سالاري يك تقدير الهي و فرمان تاريخي براي جامعه ماست كه براي ملت در اين برهه خاص تاريخ صادر شده است و برآمده از وجدان بيدار و آگاه جامعه است و نيز مقتضاي روح زمانه ماست. 11- وقتي از عدالت و اخلاق صحبت مي كنم، نمي خواهم به بيان كلي اين مطلب اكتفا كنم ، بلكه مي گويم اگر اين دو مورد مهم هستند، بايد در قوانين آن نظام نيز تجلي داشته باشد. 12- ليبرال دموكراسي هاي كنوني، همزمان، همراه و مستلزم ايجاد نظام سلطه بين المللي شده است. در اينجاست كه دين مي تواند چاره ساز باشد. *** (منبع: ضميمه هفتگي شماره 3 روزنامه اعتماد ملي، 28/11/87)
موضوعات مرتبط: روزنوشت

تاريخ : یک شنبه 30 خرداد 1395 | 7:22 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(306) ------------------------------------------------------ « شعار واهی » یا « شعور و آگاهی » ؟! ----------------------------------------------- من مسجدالاقصي را همچون « نگيني زرين » و « آذینی نمادین » دیدم « نشسته بر تارك تاریخ جهان » و « ایستاده بر تابوی توبیخ زمان » او سال هاست که « غریبانه می بالد » و « مظلومانه می نالد »، نه تنها از « جفاي اهريمن » كه از « انديشه هاي سَتَرون »؛ « اندیشه های بی ریشه » دوستان و « تیشه های همیشه » دشمنان. دشمنانی که « تیشه » بر « ریشه » می زنند و دوستانی که« سودا»یی جز « سود» ندارند و « نمود »ی جز « جمود »! قدس با « شعور و آگاهی » آزاد می شود، نه با « شعار واهی »! ------------------------------------------------- #شفیعی_مطهر ---------------------------- آذین: زیب و زیور،زینت،آیین،رسم و قاعده و قانون نمادین : سمبلیک،نما،نمود تارک: سر،فرق سر،میان سر تابو: هر چیز مقدس که دست زدن به آن ممنوع باشد توبیخ : نکوهش،سرزنش،نکوهیدن سَتَروَن: نازا،عقیم سودا: معامله،داد وستد،خرید و فروش جمود: بسته شدنیخ بستن آب واهی : سست، بی بنیان،کهنه و پوسیده ----------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید: telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 30 خرداد 1395 | 1:31 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است -------------------------------------- #شفیعی_مطهر ------------------------------------- ويل دورانت مورخ، فيلسوف و نويسنده آمريكايي و مؤلف «تاريخ تمدن» علاقه فراواني به همسرش «آريل» داشت. آريل دانشجوي كلاس ويل دورانت و 13 سال جوان تر از او بود. دورانت مطالب كتاب را به او ديكته مي كرد. علاقه اين زن و شوهر به هم به قدري بود كه در سال 1981 پس از انتقال دورانت به بيمارستان، آريل از لحظه اي كه از دكتر شنيد كه شانس زنده ماندن شوهرش اندك است، ديگر لب به غذا نزد تا درگذشت. قلب دورانت نيز پس از اين كه شنيد آريل فوت شده، از حركت بازماند و به او پيوست. زن و شوهر در يك روز در كنار هم دفن شدند. دورانت هنگام مرگ 96 ساله بود. بعضي از سخنان حكيمانه ويل دورانت: - تمدن را نمي شود بافتح و غلبه از ميان برد. تمدن تنها از درون تخريب مي شود. - مدنيت در جامعه با رعايت تساوي حقوق انسان ها شكوفا و بارور مي شود و تبعيض، ريشه آن را مي خشكاند. مردم براي فرزندانشان به جاي مال بايد مدنيت به ارث بگذارند. - من كشف كرده ام كه «آزادي» محصول نظم است. - سلامت ملل مهم تر از ثروت ملل است. - كتاب نويسي لذت بخش ترين حرفه ها، مؤثر ترين كارها و بهترين خدمات است. - دانش آموخته كسي است كه بداند كه هنوز چيزي نمي داند. رشته سخنراني هاي او در دهه 1950 در دانشگاه كلمبيا در ستايش از ادبيات ايران، بيش از پيش متفكران ايراني قرون وسطا را به جهانيان شناسانيد. وي يك جلسه تمام، تنها به تفسير اين بيت حافظ پرداخته بود كه: غلام همت آنم كه زير چرخ كبود زهر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است ------------------------------ برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید: telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : شنبه 29 خرداد 1395 | 14:0 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(305) ----------------------------------------- معنويت و هنر ----------------------------------- من در تبت « شکوه لهاسا » و « اندوه دالایی لاما » را ديدم كه هنوز پس از بيست و هفت قرن به دنبال نوشيدن جرعه هايي از « آب حيات » از « چشمه سار معنويات » بود، تا جاودانگي را « بیازماید » و در سایه سار ابدیت « بیاساید ». من بر این باورم و بر این باور پای می فشارم که: تنها اندیشه ای می تواند جُبّه جاودانگي « بپوشد » ، كه از « چشمه سار معنويت و هنر » و « زلال بارور باور »« بنوشد » . ----------------------------------------- #شفیعی_مطهر -------------------------------- لهاسا : لهاسا پایتخت تبت و دومین شهر بزرگ فلات تبت و مرکز معنوی دین بودایی است. هم‌اکنون شهر لهاسا در پی اشغال نظامی تبت توسط جمهوری خلق چین، به عنوان مرکز استان تبت نامیده می‌شود. راهبان بودایی در اعتراض به سیاست‌های جمهوری خلق چین در اشغال تبت، هرساله اعتراض خود را به حاکمیت ۶۰ ساله چین با موجی از خودسوزی‌ها نشان می‌دهند. تبت : تَبّت یک ناحیه جغرافیایی در غرب چین است که در قدیم کشوری مستقل بود. ناحیه تبت از سال ۵۱-۱۹۵۰ به کشور چین ضمیمه شده‌است. دالایی لاما : زمانی که ارتش آزادی‌بخش خلق چین در سال ۱۹۵۰ به تبت حمله کرد، تبت حکومتی دین‌سالار به رهبری دالایی‌لامای چهاردهم داشت. دالایی‌لامای چهاردهم که تنزین گیاتسو نام دارد، از آن زمان در هندوستان در تبعید به‌سر می‌برد. بسیاری از اهالی تبت خود را به دالایی لاما، رهبر معنوی در تبعید تبت وفادار می‌دانند. ------------------------------------ برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید: telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 29 خرداد 1395 | 7:42 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(304) -------------------------------------------------- مشکل در « بینش» است یا در «آفرینش »؟ ----------------------------------------------- من دنیا را چه بزرگ دیدم از چشم « دنیاگرایان چشم تنگ » و « درماندگان این قفس رنگارنگ »! و چه کوچک دیدم از دیده آنان که از لانه دنیا بیرون « پریده اند» و بر سینه سپهر« پرکشیده اند». دریادلان دل به دریا می زنند و گوهر معنی را « در دل دریا می پویند »، اما تنگ نظران دریادلی را نیز« از دل جوی می جویند»! دریادلان صنوبر سرافراز باغ « شجاعت » اند و سرو ناز بوستان « شهامت »! « خاطر خاک» را نسزد تا « ریشه آنان را دریابد» و« باور افلاک » را نشاید تا « اندیشه آنان را برتابد »! عرصه آسمان «جولانگاه » آنان و دریای بی کران،« جلوه گاه » آنان! اینان نمی توانند از سرشت خویش « روی برتابند» و با شمشیر آخته « نور » بر قلب « شب دیجور» « نشتابند»! اینان « نهنگ اقیانوس » اند و « آذرنگ قاموس ». مُرداب را نشاید تا «خیال »شان را دربرگیرد و سراب را نباید تا « وصال »شان را در سر پرورد! دنیا همان دنیاست! « صلاح دیدگاه » در گروی « اصلاح نگاه » است! بنابراین مشکل نه در « آفرینش » ، که در « بینش »است! ----------------------------------------- #شفیعی_مطهر --------------------------------- آخته : برکشیده،برافراشته،بیرون کشیده شده از غلاف دیجور : تاریکی، تاریکی شب،تیره رنگ آذرنگ : آذرگون،آتش رنگ،روشن،روشنی قاموس : دریا،میانه دریا،نام کتاب لغت صلاح : نیکوشدن، خیر و نیکی -------------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید: telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 28 خرداد 1395 | 1:33 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
تکبر سواره و ذلت پیاده ! -------------------------------------------- خَرَجَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ هُوَ رَاکِبٌ فَمَشَوْا مَعَهُ فَقَالَ أَلَکُمْ حَاجَةٌ فَقَالُوا لَا وَ لَکِنَّا نُحِبُّ أَنْ نَمْشِيَ مَعَکَ فَقَالَ لَهُمُ انْصَرِفُوا فَإِنَّ مَشْيَ الْمَاشِي مَعَ الرَّاکِبِ مَفْسَدَةٌ لِلرَّاکِبِ وَ مَذَلَّةٌ لِلْمَاشِي. در سيره حضرت علي (ع) مي خوانيم : روزي براي رفتن نزد اصحاب خود سوار بر مرکب شد و حرکت کرد . در بين راه، عده اي از ياران در پي وي، به راه افتادند. حضرت متوجه آنان شد و فرمود: حاجتي داريد؟ عرض کردند : نه اي اميرمومنان، بلکه دوست داريم که همراه شما باشيم. حضرت فرمود : « انصرفوا فإنّ مشي الماشي مع الراکب مفسده للراکب و مذله للماشي » پي کار خود رويد، چه اگر پياده اي همراه سواره رود، اسباب تکبر سواره و ذلت پياده مي گردد.
موضوعات مرتبط: روزنوشت

تاريخ : پنج شنبه 27 خرداد 1395 | 3:54 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(303) ------------------------------------------------ خانه از پای بست« ویران » است! -------------------------------------------- من « سیلابی ویرانگر» و « خیزابی پرخطر » را دیدم که همه شهر را « فراگرفته » و شهروندان را « برآشفته »بود ! این « سیل جوشان » و « خیزاب خروشان » همه « ارزش ها » و « ارزشی ها » را در کام خود فرومی برد. شهر را « سیلاب » می برد و شهروندان را ،« خواب ».... در همین حال شهریار شهر هنوز پدیده « بارش باران را باور نداشت » و شهروندان را در « امن و امان می پنداشت ». بر سعدی سعید درود که چه زیبا سرود: خانه از پای بست« ویران » است خواجه در بند « نقش ایوان » است! ای کاش « پلیدی فساد » و « پلشتی بیداد» « سیمایی جلوه گر » و « صدایی چون تُندَر » داشت! که « گوش های سنگین » و « دیدگان پَژوین » را نیز « می گشود » و پلیدی ها و پلشتی ها را « می زدود »! --------------------------------------------------- #شفیعی_مطهر ------------------------------ پَلَشتی : آلودگی،پلیدی،چرکینی تُندَر : رعد،غرّش ابر،آسمان غرّش پَژوین : چرکین،پلید،چرک آلود ------------------------------------ برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید: telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 27 خرداد 1395 | 2:7 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
مسئولیت سنگین رهبران در جامعه اسلامی ------------------------------------------ #شفیعی_مطهر ------------------------------------------ امروز در ضمن خواندن قرآن وقتی به این آیه رسیدم ، از مطالعه مفهوم و تفسیر آیه ، از تصور حجم سنگین مسئولیت های رهبران و مسئولان جامعه بر خود لرزیدم . شما خود اصل و تفسیر آیه را بخوانید و احساس خود را بیان فرمایید: « انما الصدقات للفقراء و المساکین والعاملین علیها والمولفه قلوبهم و فی الرقاب و الغارمین و فی سبیل الله و ابن السبیل فریضه من الله والله علیم حکیم » (توبه ، ۶۰) برای درک بیشتر مفهوم آیه به تفسیر مراجعه کردم . در تفسیر عیاشی از صباح بن سیابه نقل کرده که گفت : هر مسلمانی بمیرد و قرضی از خود باقی بگذارد که آن را در راه فساد و یا اسراف خرج نکرده باشد ، بر پیشوای مسلمانان است که قرض او را از بیت المال بپردازد و اگر نپردازد ، گناهش به گردن اوست ، زیرا خدای تعالی می فرماید : « زکات ها مخصوص فقرا و مساکین و کارکنانی است که برای جمع آوری آن زحمت می کشند و کسانی که برای جلب محبشان اقدام می شود و برای بردگان و (ادای دین) بدهکاران .» و این گونه اشخاص از غارمین هستند که از صدقات سهمی در نزد امام مسلمین دارند . اگر امام مسلمین سهم ایشان را حبس کند و نپردازد ، گناهش بر گردن اوست . (تفسیر روایی رضوان ، سید جواد رضوی ، ص ۱۹۶) به دیگر سخن شخص رهبر جامعه اسلامی مسئول پرداخت بدهکاری شهروندان تهیدست و فقیری است که از پرداخت بدهی خوش ناتوان اند!! -------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید: telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : سه شنبه 25 خرداد 1395 | 8:51 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(301) -------------------------------------------- « حصار قبله » در « انحصار قبیله »! ----------------------------------------- من قبله مسلمين را « كانوني تپنده » و « ستونی دیرَنده » ديدم كه جهت گيري بيش از يك و نيم ميليارد دل را چنان تنظيم كرده بود كه همه به « يك آهنگ مي تپيدند» و به « يك فرهنگ مي رسيدند». اما توسعه نیافتگی « شهروندان بی برنامه » و « شهریاران خودکامه » ، « بلای افراط » را به « بلوای انحطاط »رسانید! در نتیجه « آستانه تحمل »فروکاست و « تازیانه تحمیل »بپاخاست! « تَحَجُّر بر سریر قدرت نشست » و « تظاهُر بر اِکسیر فرصت »! « من » ها جای « ما » را گرفتند و « خودی ها » جای « خدا » را! هر که جز « من »، « دشمن » ارزیابی شد و هر که « بی من »، « اهریمن »! « قبله » در « انحصار قبیله » در آمد و « دین » در « حصار وسیله »! آن، ابزار « قبیله قدرت » شد و این، « نثار وسیله دولت »! ----------------------------------------------- #شفیعی_مطهر --------------------------------- دیرَنده :دیرباز،مدت دراز،دهرزمانه،دیرپاینده،بادوام افراط : زیاده روی،از اندازه درگذشتن بلوا : شورش،غوغا،هنگامه،سرکشی،ازدحام انحطاط : فروافتادن،پست شدن،به پستی گراییدن،پستی تَحَجُّر : سنگ شدن اِکسیر : جوهری گدازنده که ماهیت اجسام را تغییر دهد،مثلا مس را طلا کند ---------------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید: telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 25 خرداد 1395 | 2:20 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
مشارکت مردم حلال مشکلات -------------------------------------------- #شفیعی_مطهر -------------------------------------------- در تعطیلات نوروز توفیق یافتم به اتفاق تعدادی از دوستان و خانواده ها سفری به مناطق و استان های غرب کشور داشته باشیم . صبح زود یکی از روزها برای قدم زدن و گفت و گو به اتفاق یکی از دوستان همسفر که در ایتالیا زندگی می کنند، از خانه بیرون آمدیم . ایشان یکی از باغچه های کنار خیابان را به من نشان دادند و گفتند : در ایتالیا یک باغچه به همین اندازه در مقابل خانه ما هست . شهرداری محل ، نگهداری این باغچه را به من واگذار کرده است .من در ازای گل کاری و آب دادن و نگهداری این باغچه می توانم در اطراف آن تبلیغات تجاری خود را درج کنم . هر کس می کوشد برای جلب توجه رهگذران بر زیبایی باغچه خود بیفزاید و در ارتقای سطح زیبایی و جذابیت آن با دیگران رقابت کند . در نتیجه این رقابت سالم و سازنده ، هم شهر قشنگ و زیبا می شود و هم هیچ هزینه ای بر دوش دولت و شهرداری تحمیل نمی گردد . به یادم آمد که در بسیاری از کشورهای پیشرفته (از جمله در ترکیه که خود دیدم) دولت ها بسیاری از نقاط گردشگری و پارک ها را برای نگهداری به بخش خصوصی اجاره می دهند . آن شرکت های خصوصی با هزینه خود در آن محل تاسیسات رفاهی و بهداشتی می سازند و در موقع بازدید مبلغی در ازای فروش بلیت از بازدید کنندگان دریافت می کنند . با این روش هم بر جذابیت ، نظافت و سطح کیفیت آن اماکن افزوده شده و هم هیچ هزینه ای بر دوش دولت ها اضافه نمی شود . شایان ذکر است که ضعف مدیریت در حفظ و نگهداری و نظافت بسیاری از نقاط گردشگری ما (ایران) به وضوح مشهود است و ما در این سفر در بسیاری از این موارد رنج می بردیم . مشارکت فعال و دموکراتیک مردم در اداره امور گردشگری و نهادهای مردم محور مزایای بسیاری دارد ، از جمله: ۱ - اماکن گردشگری بهتر بازسازی ، نظافت ، حفظ و نگهداری می شود . ۲ - مردم خدمات بهتر و بیشتری دریافت می کنند . ۳ - تشکیلات دولتی کوچک تر می شود و تصدی گری دولت کاهش می یابد . ۴ - از هزینه های دولتی کاسته شده ، بر درآمد آن افزوده می شود . ۵ - در بخش خصوصی فرصت های شغلی بسیاری ایجاد می شود ... ------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید: telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : دو شنبه 24 خرداد 1395 | 4:54 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(300) --------------------------------------------------------- زندگی « سنگی سخت » یا « مومی لَخت »؟! --------------------------------------------------- من زندگی را چون « بادکنکی بی اراده » در دست « کودکی ساده » دیدم که همواره « هراس از ترکیدن » و « وسواس از فروپاشیدن »آن، « لذت بهره گیری » و « نعمت نظم پذیری » را از او می گیرد. برای « اشخاص پریش » و « افراد ساده اندیش». زندگی نه « بادکنکی لَخت » که « سنگی سخت » است !! اما در « دست های خلاقِ » « انسان های مشتاق » که برای هر « پازلی، طرحی » دارند و برای هر « گِلی ،شرحی »، زندگی « پازلی نرم » و « گِلی گرم » است ! زندگی « بومی آماده » است برای « نقش آفرینی » و « مومی ساده » است برای « طرح گزینی »! زندگی، « ساختنی » است، نه « درباختنی »! آنان که « عزمی عظیم » و « طبعی کریم » دارند، « می سازندش »! و کسانی که « اراده ای سُست » و « برنامه ای نادُرست دارند»،« می بازندش»! ----------------------------------------------- #شفیعی_مطهر --------------------------------------- لَخت : بی حس و شُل،بی حال،مقابل چُست و چابک طرح : پیشنهادکردن،پی ریزی،نقشه شرح : گشودن،وسعت دادن،آشکارکردن مسئله یا امر مشکل بوم : زمینه و متن،زمینه آماده شده برای نقاشی موم : ماده ای زردرنگ و نرم که زنبور عسل تولید می کند -------------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید: telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 24 خرداد 1395 | 1:56 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
آزادي انديشه در انديشه امام خميني (ره)/9 -------------------------------------------------------- (واپسین بخش) ------------------------------------------------- کرامت انسان و آزادی احزاب/3 ---------------------------------------------- ازدیدگاه امام آزادی انسان تا آنجا محترم است که مسلمان می تواند تا مرز کشتن مخالفان آزادی از حریم آزادی و حقوق خود دفاع کند : "اسلام، انسان را آزاد خلق کرده است و انسان را مسلط بر خودش و برمالش و برجانش و بر نوامیسش خلق فرموده ، امر فرموده است که مسلط است انسان،آزاد است انسان،هر انسانی در مسکن آزاد است . در مشروب و ماکول آنچه خلاف قوانین الهیه نباشد، آزاد است . در مشی آزاد است . حکم اسلام است که اگر کسی حمله برد به منزل کسی برای آن کسی که مورد حمله واقع شده است، جایز است کشتن او . اسلام تا این قدر با آزادی ها موافق است ." (صحیفه نور، ج۱، ص۶۸-، صحیفه امام، ج۱، ص۲۸۶-۲۸۷) "یکی از بنیادهای اسلام آزادی است . انسان واقعی ملت مسلمان یک انسان آزاد شده است ." (صحیفه نور ، ج۲ ، ص۲۶۳ ، صحیفه امام، ج۴ ، ص۲۴۲- ۲۴۷) بسیاری از مردم ایران به خصوص بعضی از روشنفکران با وجود اعتقاد به فرائض مذهبی عمل نمی کنند و یا اصولا به مذهب عقیده ای ندارند . روش حکومت اسلامی در برابر آن ها چه خواهد بود ؟ این سوالی بود که خبرنگار لوموند فرانسه از حضرت امام پرسید . امام در پاسخ فرمودند : "ما سعی می کنیم به این افراد راه سلامت و نجات را نشان دهیم . اگر بخواهند این راه را بپیمایند، در زندگی یومیه خود آزاد خواهند بود . مگر این که بخواهند توطئه های زیان بخشی علیه ملت و کشور تدارک ببینند ." (صحیفه نور ، ج۴-ص۱۸۶ ، صحیفه امام ، ج۵ ، ص۴۱۴ -۴۱۷) حوزه علم و پژوهش و دانشگاه نباید ابزار حاکمیت خودکامگی و سیاست بازی شود . بلکه باید محیط علم و تحقیق آزاد از هر گونه سلطه ای قداست خود و اعتماد مردم را حفظ کند . امام تصریح می کنند : "دانشگاهی که یک نفر آدم بر آن حکومت کند، این دانشگاه نمی شود .محیط علم باید محیط آزاد باشد . " (صحیفه نور ، ج۱، ص۲۷۴ ، صحیفه امام، ج۳ ، ص۳۰۷) در یک جامعه آزاد و در یک فضای باز دموکراتیک، افکار و اندیشه های مختلف از دیدگاه های متنوع فکری، سیاسی ، عقیدتی مطرح می شود . همین فضا زمینه ساز تضارب صحیح آرا و اندیشه ها شده، شکوفایی قوه تفکر جامعه و بالندگی فکری و فرهنگی جوانان و نو جوانان از پی آمدهای مثبت و حیات بخش آن است . برخی تنگ نظران می پندارند همیشه و همه جا فقط افکار و اندیشه های درست باید مطرح شود .البته ملاک و معیار درستی و نادرستی گفتارها و نوشتارها نیز فقط سلیقه خودشان است ؛درحالی که اصل پدیده تضارب آرا مستلزم طرح آرای گوناگون و متضاد است و تا افکار متضاد مطرح نشود، تضارب آرا تحقق نمی یابد . امام در رهنمود روشنگر خود این حقیقت را به خوبی تبیین می کنند و علما و روحانیون را از برخورد حذفی و تند برحذر می دارند : "علما و روحانیون ان شاءالله به همه ابعاد و جوانب مسئولیت خود آشنا هستند . ولی از باب تذکر و تاکیدعرض می کنم . امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی مان احساس می کنند که می توانند اندیشه های خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند ،با روی گشاده و آغوش باز حرف های آنان را بشنوند و اگر بی راهه می روند، با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آن ها دهید . و باید به این نکته توجه کنید که نمی شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فورا رنگ التقاط و انحراف بر نوشته هاشان زد و همه را یک باره به وادی تردید و شک انداخت . این ها که امروز این گونه مسائل را عنوان می کنند ،مسلما دلشان برای اسلام و هدایت مسلمانان می تپد . والا داعی ندارند که خود را با طرح این مسائل به درد سر بیندازند . این ها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونه ای است که خود فکر می کنند . به جای پرخاش و کنار زدن آن ها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند، مایوس نشوید . در غیر این صورت خدای نکرده به دام لیبرال ها و ملی گراها و یا چپ و منافقین می افتند و گناه این کم تر از التقاط نیست . وقتی ما می توانیم به آینده کشور و آینده سازان امیدوار شویم که به آنان در مسائل گوناگون بها دهیم . از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان بگذریم و به همه شیوه ها و اصولی که منتهی به تعلیم و تربیت صحیح آنان می شود، احاطه داشته باشیم . فرهنگ دانشگاه ها و مراکز غیر حوزه ای به صورتی است که با تجربه و لمس واقعیت ها بیشتر عادت کرده است تا فرهنگ نظری و فلسفی . باید با تلفیق این دو فرهنگ و کم کردن فاصله ها ، حوزه و دانشگاه در هم ذوب شوند تا میدان برای گسترش و بسط معارف اسلام وسیع تر گردد ." (صحیفه نور ، ج۲۰ ، ص۲۴۳ ، صحیفه امام ، ج۲۱، ص۹۸- ۹۹) پایان ---------------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید: telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : یک شنبه 23 خرداد 1395 | 4:19 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(299) ------------------------------------------------------- « انسان های آزاده » و « مردان بااراده » ------------------------------------------------- من شاهینی « پرمهر » را بر « سینه سپهر » دیدم که از بسیاری « غیرت و غرور » و با همه « شور و شعور »، تجاوز و تعدی هیچ پرنده ای را در قلمرو خود « برنمی تافت » و با همه همت بر نفی آن « می شتافت ». بنابراین دریافتم که هر « انسان فکور » و هر «شهروند باشعور» هم با همه « توش و توان » و « بی وقفه وبی امان » از « حرم همیشه » و « حریم اندیشه »، « پاس می دارد » و از هیچ متجاوزی « هراس ندارد ». « انسان های آزاده » و « مردان بااراده » چون کرامت انسان را « درمی یابند »، ذره ای زور را « برنمی تابند»! --------------------------------------------------- #شفیعی_مطهر ---------------------------------- توش و توان : تاب و توانایی،نیرو حرم : اندرون سرا،داخل خانه حریم : گرداگرد خانه،هرجا که حمایت و دفاع از آن واجب باشد ---------------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید وبه دوستان معرفی فرمایید: telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 23 خرداد 1395 | 1:39 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
آزادي انديشه در انديشه امام خميني (ره)/8 ----------------------------------------------- کرامت انسان و آزادی احزاب /2 ------------------------------------- امام در پاسخ به پرسشی در باره آزادی عقیده و آزادی بیان مارکسیست ها می فرمایند : "در حکومت اسلامی همه افراد دارای آزادی در هر گونه عقیده ای هستند . ولیکن آزادی خرابکاری ندارند . در اسلام آزادی انتخاب شغل بر هر فردی بر حسب ضوابط قانونی محفوظ است ." (صحیفه نور ، ج ۳ ، ص۱۰۰، صحیفه امام ،ج۴ ، ص ۴۳۵) علی رغم این که ملت ایران با بذل جان و مال و فرزندان خود انقلاب اسلامی را به پیروزی رسانیدند، امام برای احترام به اندیشه و افکار عده قلیلی از مخالفان و تامین آزادی کامل آنان فرمودند : " من از ملت شریف انتظار دارم که به "جمهوری اسلامی " رای دهند که تنها این مسیر انقلاب اسلامی است و کسانی که مخالف هستند، آزاد و مختارند که اظهار مخالفت نمایند و علمای اعلام شهرستان ها و قرا و قصبات و خود ملت مکلفند که نگذارند کسی سلب آزادی از کسی بکند و مراقبت کنند آزادانه هر کس رای خود را بدهد ." (صحیفه نور ، ج۵ ، ص۱۲۲-صحیفه امام، ج۶ ، ص۲۶۵ ) در باور امام حتی مخالفان دین هم حق اظهار اندیشه و بیان دارند : " در جامعه ای که ما به فکر استقرار آن هستیم، مارکسیست ها در بیان مطلب خود آزاد خواهند بود . زیرا ما اطمینان داریم که اسلام در بر دارنده پاسخ به نیاز های مردم است . ایمان و اعتقاد ما قادر است که با ایده ئولوژی آن ها مقابله کند . در فلسفه اسلامی از همان ابتدا مسئله کسانی مطرح شده است که وجود خدا را انکار می کرده اند . ما هیچ گاه آزادی آن ها را سلب نکرده و بدان لطمه وارد نیاورده ایم . هر کس آزاد است اظهار عقیده کند ." (صحیفه نور ، ج ۲ ، ص ۴۵ ، صحیفه امام ، ج۳ ، ص ۳۷۱) امام، تمدن بدون آزادی را تمدن نمی داند و ملت غیر آزاد را متمدن نمی شناسد : " اول مرتبه تمدن ، آزادی ملت است ، تمدن ، یک مملکتی که آزادی ندارد،تمدن ندارد . مملکت متمدن آن است که آزاد باشد . مردم آزاد باشند در اظهار عقیده و رایشان . " (صحیفه نور ، ج۳، ص۲۰۰، صحیفه امام ، ج۵، ص۳۲) یک مسلمان فکور و فرزانه ،خودکامگی و منطق زور را نه تحمیل می کند و نه تحمل . امام با تاکید برتحمیلی نبودن منطق اسلام می فرماید : " ما هرگز نمی خواهیم ارزش های اسلامی را بر غرب تحمیل کنیم، نه بر غرب و نه بر شرق، بر هیچ کس و هیچ جا ، اسلام تحمیل نمی شود . اسلام با تحمیل مخالف است . اسلام مکتب تحمیل نیست . اسلام آزادی را به تمام ابعادش ترویج کرده است . هر کس خواست می پذیرد و هر کس نخواست نمی پذیرد ." ( صحیفه نور ،ج۲۲ - ص۱۶۰ ، صحیفه امام ، ج۱ ، ص۱۵۶ -۱۵۷ ) ادامه دارد.. --------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar

تاريخ : شنبه 22 خرداد 1395 | 14:32 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(298) -------------------------------------------------- « قَرار پَخمگان » و « فرار نُخبگان »!! -------------------------------------------- من اسحاق نیوتون را دیدم و از او پرسیدم: تو در « اثبات جاذبه زمین » و « ثبات جذابیّت این آروین » آیا هیچ به « دافعه درخت » و این « واقعه سخت »هم اندیشیده بودی؟ پاسخ داد که : من تنها به « جاذبه زمین پَخت » می اندیشیدم، نه « دافعه دیرین درخت»!! گفتم : درخت دافعه دارد که سیب می افتد وگرنه هیچ سقوطی دلیل جاذبه نیست آن گاه بود که دلیل مهاجرت میلیون ها « نُخبگان وطن » را ناشی از غفلت « پَخمگان میهن » دیدم! تا پَخمگان بر صدر می نشینند و قدر می بینند، نُخبگان طعم درد می چشند و آه سرد برمی کشند! در وطن « اسیر بُت واره » اند و در جهان « امیر آواره»!! -------------------------------------------- #شفیعی_مطهر --------------------------------- قَرار : جاگرفتن،پابرجاشدن،آرامش،آسودگی،پایداری اثبات : ثابت کردن،پابرجاکردن،قراردادن ثَبات : برقراربودن،قرارگرفتن،استوارگشتن،دوام یافتن آروین : آزمایش،تجربه،امتحان پَخت : پهن،چیزی که در زیرپا کوبیده و پهن شده نُخبه : برگزیده،برگزیده از هر چیز پَخمه : کودن، کم عقل،کندفهم،کم هوش -------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 22 خرداد 1395 | 4:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
آزادی اندیشه در اندیشه امام خمینی (ره)/7 ---------------------------------------------------- کرامت انسان و آزادی احزاب -------------------------------------------------- آزادی تفکر و اندیشه مردم در عرصه سیاسی می تواند در قالب تشکل ها،احزاب و جمعیت ها تبلور یابد . امام در باره آزادی احزاب می فرماید : " هر گونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم در صورتی که مصالح مردم را به خطر نیندازد، آزادند و اسلام در تمام شئون حد و مرز آن را تعیین کرده است . احزاب،گروه ها و جمعیت های سیاسی و مذهبی آزادند، مادامی که اعمالشان بر ضد جمهوری اسلامی و اسلام و نقض حاکمیت ملت و نقض ملیت و کشور نباشد ." (صحیفه نور، ج۱۰،ص۲۴۸) "جناح های سیاسی در اظهار عقاید خود آزادند . " "همه احزاب در ایران آزاد خواهند بود،مگر این که مخالف با مصالح ملت باشد. در آن صورت از فعالیت آن ها جلوگیری خواهد شود . لکن در اظهار عقیده آزاد است و اقلیت ها ی مذهبی نیز محترم هستند ." (صحیفه نور ، ج۲۲ ، ص ۱۶۰) بعضی آزادی را فقط برای طرفداران و تاییدکنندگان خود محترم می شمارند . یعنی معتقدند مردم آزادند که هر چه ما گفتیم،بگویند :چشم !سمعا و طاعتا ! امام برای تنبیه و تادیب این گونه سیاستمداران می فرمایند : " این یک دیکتاتوری است که انسان بخواهد آن چیزی را که خودش فکر کرد درست است، دیگران از او بی جهت قبول بکنند . نمی داند که این رویه ،رویه دیکتاتوری است . خیال می کند که رویه،رویه انسانی و اسلامی است . دیکتاتور ها این صفت را دارند که می خواهند خودشان برسند به یک قدرت ، ولو این که یک ملت تباه بشود . " (صحیفه نور ، ج۱۴، ص ۲۴۴) ارزش کارهای مثبت انسان ها به آزادی و اختیار آنان در انجام یا عدم انجام آن کارهاست . بدیهی است اگر فرد یا افرادی با اجبار نماز هم اقامه کنند، ارزشی ندارد . برای رفع این اکراه و اجبار، امام رعایت آزادی را در همه عرصه های اجتماعی، فرهنگی ، عقیدتی و اقتصادی لازم و ضروری می دانند : "سر لوحه اعلامیه حقوق بشر آزادی افراد است . هر فردی از افراد بشر آزاد است . باید آزاد باشد . همه باید در مقابل قانون علی السواء باشند . همه باید آزاد باشند، در محلشان، در سکنا آزاد باشند . در شغلشان آزاد باشند . در مشی شان باید آزاد باشند. این اعلامیه حقوق بشر است که سرلوحه اش این مطلب است . " (صحیفه نور ،ج۲ ،ص۲۳-۲۴ ،صحیفه امام ، ج۳ ، ص۳۳۲ ) " عقل این است . حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی به دست خودش باشد . هر ملتی سر نوشتش به دست خودش باشد . " (صحیفه نور ج۴، ص۲۵۱ ،صحیفه امام، ج۵ ، ص۵۰۸) امام برای انتقاد به اندازه ای ارج می نهد که گاه امتیاز نظام جمهوری اسلامی را بر نظام شاهنشاهی در آزادی انتقاد می دانند : " در رزیم سابق کسی قدرت حرف زدن نداشت. کسی قدرت انتقاد نداشت . یک کلمه انتقاد با نابودی او تمام می شد . یک قلم که یک نصف سطر در انتقاد می نوشت، نابودش می کردند . حالا راه انتقاد باز است . همه از دولت انتقاد می کنند . همه از هر چیزی که صحیح نیست، انتقاد می کنند ،ارشاد می کنند ." (صحیفه نور ، ج۱۰،ص۱۶۱،صحیفه امام ج۱۱، ص۹) ادامه دارد... ------------------------------------ برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : جمعه 21 خرداد 1395 | 4:24 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(297) ----------------------------------------------- « دل ، دلیل » می خواهد و « عقل ، عقیل »! ------------------------------------------------ من در کشتزار حاکمیت هیچ ایده ئولوژی، هیچ روییدنی جز هرزه گیاهان « تملُّق و چاپلوسي » و «رياكاري ودست بوسی » نديدم؛ زیرا وقنی یک اندیشه « خاص » با کمک جمعی از « خواص » به« قدرت رسید» و بر« اریکه حاکمیت آرمید»، از همه شهروندان « تبعیت تام » و « تابعیت تمام » می خواهد. ...و جالب این جاست هواخواهان آن ایده ئولوژی نیز در « خَلوَت » بر باورهایی پای می فشرند ، که بدخواهان آن در« جَلوَت » بر آن باورها تاکید می ورزند! در اینجا اندیشورزی به « محاق » می رود و رفتارها به سوی « نفاق » می گراید. در این جامعه « گُلِ تَفَکُّر می پَژمُرَد » و « بلبل تَدَبُّر می اَفسُرَد »! بنابراین « ریشه هیچ نهالی » و « اندیشه هیچ کمالی » در« بستر باور »،جز در پرتو منطق و استدلال« بارور» نمی شود. برای پذیرش هر اندیشه، « دل ، دلیل » می خواهد و « عقل ، عقیل »! --------------------------------------------- #شفیعی_مطهر ---------------------------------------------------------- ایده ئولوژی : مسلک سیاسی یا اجتماعی،علم افکار و معانی اریکه : تخت،سریر،تخت پادشاهی ، اورنگ تبعیت : پیروی تابعیت : تابع بودن،پیروی کردن خَلوَت : تنهایی،جای تنهایی، جای خالی از غیر جَلوَت : آشکارکردن،ظاهرساختن،نمایش دادن محاق : سه شب آخر ماه قمری که ماه دیده نمی شود نفاق : دورویی،مکر وریا تدبُّر : اندیشیدن،چاره اندیشی،در عاقبت کاری اندیشیدن عقیل : معقول، انسان خردمند و گرامی ----------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 21 خرداد 1395 | 2:53 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
آزادي انديشه در انديشه امام خميني (ره)/6 --------------------------------------------------------- حقوق مردم /2 ------------------------------------------------------ امام با تاکید بر وظیفه نظارتی همه آحاد مردم تاکید می کنند : "آقایان توجه کنند و همه و همه ملت موظفند نظارت کنند بر این امور . نظارت کنند اگر من یک پایم را کنار گذاشتم ، کج گذاشتم ،ملت موظف است که بگویند پایت را کج گذاشتی . خودت را حفظ کن . مسئله ،مسئله مهم است . همه ملت موظفند به این که نظارت داشته باشند در همه کارهایی که الان مربوط به اسلام است . " ( صحیفه نور - ج۷ - ص۳۲-۳۴ ) امام برای رای و اندیشه مردم تا بدان پایه ارزش قائل بود که حکومت را فقط متعلق به مردم و جریان امور را نشئت گرفته از افکار و آرای ملت می دانست : " این جا آرای ملت حکومت می کند و این جا ملت است که حکومت را در دست دارد و تخلف از حکم ملت برای هیچ یک از ما جایز نیست و امکان ندارد ." ( صحیفه نور - ج۱۴ ص ۱۰۹ ) " آن مسیری که ملت دارد روی آن مسیر راه بروید، ولو عقیده تان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است . خوب ،باشد . ملت می خواهد این طور بکند . به من و شما چه کار دارد ؟ ملت رای داده و رایی که داده متبع است ." (صحیفه نور - ج۸ - ص ۲۴۷ ) " غیر از قانون الهی کسی حکومت ندارد . برای هیچ کس ، نه فقیه و نه غیر فقیه حکومت نیست . همه هم فقیه و هم غیر فقیه تحت قانون عمل می کنند و مجری قانون هستند. " (کیهان - ۱۷/۱/۷۶) ایشان خود کامگی و استبداد را به هر شکل و شعار محکوم می کنند : " اسلام، دیکتاتور را محکوم می کند . اگر یک فقیه بخواهد دیکتاتوری کند ، اسلام او را از ولایت ساقط می کند. " (کیهان - ۱۷/۱/۷۶ ) برخی تنگ نظران خودخواه با این بهانه که مردم قادر به تشخیص حق و باطل ، درست و نادرست ،و خیر و صلاح خود نیستند، بنابراين ما از روی خیرخواهی باید آنچه را که به نفع مردم می دانیم ، اگر چه خود نخواهند ، به آنان تحمیل کنیم . امام به شدت این تفکر متحجرانه را مردود می شمارند : " ما تابع آرای ملت هستیم . خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است . پیغمبر اسلام (ص) به ما حق نداده است که به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم . بله . ممکن است گاهی وقت ها یک تقاضایی از آن ها بکنیم ؛ تقاضایی متواضعانه ؛ تقاضایی که خادم یک ملت از ملت می کند . لکن اساس این است که مسئله دست من و امثال من نیست و دست ملت است . اکثریت هر چه گفتند، آرایشان معتبر است ، ولو به ضرر خودشان باشد . شما ولی آن ها نیستید که بگویید این به ضرر شماست ." (رسالت - ۲۹/۵/۷۶ ) آزادی تفکر و اندیشه در بینش اسلامی تا بدان پایه ارزشمند است که امام پذیرش یا عدم پذیرش اسلام را هم در حوزه تصمیم اندیشه می داند : " اسلام با تحمیل مخالف است . اسلام مکتب تحمیل نیست . اسلام، آزادی را با تمام ابعادش ترویج کرده است . ما فقط اسلام را ارائه می کنیم . هر کس خواست می پذیرد و هر کس نخواست نمی پذیرد ." (صحیفه نور - ج۲۲ - ص ۲۶۳) نقد رفتار و گفتار و انتقاد سازنده از مسئولان علاوه بر بهبود کارها و برنامه ها موجب شکوفایی قوه تفکر و اندیشه مردم می شود . برخی چنان شیفته نظریات و اقوال و عقاید خود هستند که می پندارند این فقط آنان هستند که باید دیگران را نصیحت کنند و به دیگران تکلیف نمایند . اما خود ذره ای نقد و انتقاد از خود را برنمی تابند . امام به این خودشیفتگان هشدار می دهند که : " نباید ماها گمان کنیم که هر چه می گوییم ،کسی را حق اشکال نیست . اشکال بلکه تخطئه یک هدیه الهی است برای رشد انسان ها . " (صحیفه نور - ج۲۰-ص۱۷۰) امام برای رشد افکار عمومی و تبیین حقوق اسلامی و انسانی مردم ،آن را تا بدان پایه ارج می نهند که استیضاح نخستین شخص امت را از حقوق آنان می داند: "هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیما در برابر سایرین زمامدار مسلمین را استیضاح کند و او باید جواب قانع کننده ای دهد و در غیر این صورت اگر بر خلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد ، خود به خود از مقام زمامداری معزول است ." (صحیفه نور - ج۴- ص۱۹۰ ) ادامه دارد....... -------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : پنج شنبه 20 خرداد 1395 | 7:44 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(296) -------------------------------------------------------------- « علم و آگاهی » یا « جهل و تباهی » --------------------------------------------------- من در « عرصه انسانیت » و « حوزه بشریت » « فضیلتی برتر » از « علم و آگاهی » و « رذیلتی بدتر » از « جهل و تباهی » ندیدم. آگاهی « راز نجات» و « لازمه حيات » است . در « دیار گمراهی » و « تاریکزار تباهی »، نه جوانه اي« مي رويد» و نه رونده اي « ره مي پويد ». جامعه زنده چونان « موجي پایا » و « فوجی پویا »ست كه حيات و حركتش در پرتو نور « علم و آگاهی » و مرگ و مماتش در تاریکی « جهل و تباهی » است . علم و آگاهی، پنجره دل را به سوی« آبشار نور» و باغ و بوستان « شعور» می گشاید. زلال « رود » چون به گِل و لای « آلود »، از آن پس دیگر نه « پای پویش » دارد و نه « شور شورش »! « زُلال آگاهی » نیز چون به « ضَلال دُژآگاهی » آلوده شد، « از کمال بازمی ماند» و « رو به زوال می راند»! ------------------------------------------------ #شفیعی_مطهر ------------------------------ رذیلت : فرومایگی،پستی،ضد فضیلت فوج : جماعت،گروه،دسته پرتو : فروغ،روشنی ضَلال :گمراه شدن،گم شدن،گمراهی دُژآگاهی : بداندیشی،بدخویی،خشم،ستمگری،بی رحمی ----------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 20 خرداد 1395 | 2:26 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(295) « اعتماد مردم » ، « عماد تفاهم » ----------------------------------------------- من بسياري از « سیلاب هاي ویرانگر » و « خیزاب های پرخطر » را ديدم ؛ اما من « سَيلي وحشتناك تر» و « وَیلی ویرانگرتر » را احساس كردم كه بر بنيان هستي جامعه « برمي آشوبید» و آن را « درهم مي كوبيد» ؛ اما کمتر کسی آن را « احساس » مي کرد و از آن « هراس » داشت! زیرا این « سیل پرابهام »، « رام و آرام » چون « دندان موریانه »، « بنیان کاشانه » جامعه را می خورد! این « سیل خروشان دُژآباد » ،« فروریزی بنیان اعتماد » بود! اعتماد برای بنای جامعه انسانی « رُکنی رکین » و « پایه ای پولادین » است! برای حکومت، « اعتماد مردم » ، « عماد تفاهم » است؛ اگر « اعتمادها » با تردید « بیامیزد »،همه « عمادها » « فرو می ریزد »! ------------------------------------------------ #شفیعی_مطهر ----------------------------------- وَیل: فرارسیدن شرّ و بدی،هلاک،مصیبت، سختی،کلمه نفرین : وای بر تو! دُژآباد : خشمگین رُکن : پایه ، ستون رکین : محکم ، استوار،پابرجا،ثابت و برقرار عماد : تکیه گاه،ستون ---------------------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 19 خرداد 1395 | 2:57 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
آزادي انديشه در انديشه امام خميني (ره)/4 حقوق اقلیت ها در منظر امام خمینی امام برای همه اقلیت ها و فرقه های دینی هم حق آزادی اندیشه و بیان قائل بودند : " در چار چوب این نهضت انقلاب اسلامی همه مردم آزاد هستند . کسانی که حرف دارند حرف هایشان را می زنند ؛ حتی هر فرقه ای هم که باشند ." (صحیفه نور – ج12 – ص 203 ) " رزیم شاه با اقلیت های مذهبی رفتاری بهتر از رفتار با مسلمانان ندارد . ما مطمئنا نسبت به عقاید دیگران بیشترین احترام را قائل هستیم . پس از سرنگونی دیکتاتوری و استقرار یک رژیم آزاد، شرایط حیات برای اکثریت مسلمانان و اقلیت های مذهبی بسیار خوب خواهد بود ." ( صحیفه نور ، ج2 ، ص 160 ،صحیفه امام ، ج4 ، ص 3) " در این جمهوری یک مجلس ملی مرکب از منتخبین واقعی مردم امور مملکت را اداره خواهند کرد . حقوق مردم خصوصا اقلیت های مذهبی محترم بوده و رعایت خواهد شد . " (صحیفه نور – ج2 – ص 250 –صحیفه امام – ج 4 – ص244 ) " اسلام همیشه حافظ حقوق مشروع اقلیت های مذهبی بوده و هست . . آنان در جمهوری اسلامی آزادند و آزادانه به مسائل خود می پردازند و در پناه حکومت اسلامی چون بقیه افراد در اظهار عقیده آزادند . " (صحیفه نور – ج 5 – ص 130- صحیفه امام – ج5 – ص188) امام در پاسخ سوال خبرنگار روزنامه هلندی دی ولت گرانت مبنی بر این که : در جمهوری اسلامی حقوق اقلیت های مذهبی ،نزادی و سیاسی چه خواهد بود؟ آیاحزب کمونیست آزاد خواهد بود؟ فرمودند : " اسلام بیش از هر دینی بیش از هر مسلکی به اقلیت های مذهبی آزادی داده است . آنان نیز باید از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه انسان ها قرار داده است، بهره مند شوند . ما به بهترین وجه از آنان نگه داری می کنیم . در جمهوری اسلامی کمونیست ها نیز در بیا ن عقاید خود آزادند ." (صحیفه نور – ج3 – ص48- صحیفه امام – ج4 – ص 4-363) ادامه دارد... --------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : سه شنبه 18 خرداد 1395 | 6:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(294) -------------------------------------------------- خودبسندگی عقل و خرد --------------------------------------------- من در بازار عقل فروشان همه را فروشنده دیدم. هیچ کس در میزان و اندازه عقل و خرد خود، نه « هراس از جمود » دارد و نه « احساس کمبود ». همه عقل خود را « پُربار » و خرد خود را « سرشار » می دانند. هر کس عقل خود را بر « بلندای کمال » و « دارای جمال » می بیند. حتی کسانی که « عقل را در عِقال بسته » و « دل را بر دَلال خَسته » اند، خود را « سرچشمه کمال » و « پُرکرشمه جمال » می دانند! هر انسان « عقلانیت خود را بسنده » و « معرفت خود را برازنده » می داند! در حالی که هر « پدیده هستی » و « هر آفریده اَلَستی » از جمله عقل همه انسان ها نسبی است و هر کس همواره باید به سوی « هادی کمال » و « وادی استکمال » گام بردارد. ----------------------------------------- #شفیعی_مطهر ------------------------------------ جمود : بسته شدن،یخ بستن،خشکی و افسردگی عقال: زانوبند شتر،ریسمانی که با آن زانوی شتر را می بندند دَلال ( بدون تشدید لام): نازکردن،ناز،کرشمه،وقار،خرام خَستن : آزردن،زخمی کردن کرشمه: ناز و غمزه،اشاره با چشم و ابرو هادی : هدایت کننده، راهنما وادی : سرزمین،دره استکمال : طلب کمال، به کمال رسانیدن ------------------------------------ برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : سه شنبه 18 خرداد 1395 | 2:47 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
رمضان ؛ فصل سبز دعا ------------------------------------------------- #شفیعی_مطهر ---------------------------------------- بهار از راه می رسد . نه تنها بهار خاک که بهار افلاک. نسیم بهار رمضان نه تنها حیات بخش گل هاست که روان آفرین دل هاست . رمصان بهار دل است و سرچشمه فضایل . نسیم آن خوشگوار است و شمیم آن مشکبار . در کوله بار هر لحظه صد انبان عطر عشق نهفته و صد غنچه معطر شوق شکفته است . نسیم بهار آفرین رمضان بسیار نرم خیز است و مشکبیز . زیرا از چمن زار بهشت برخاسته است . رمضان فصل سبز دعاست . در رمضان از حنجره هر پنجره آوای تلاوت قرآن می تراود و عطر آن در کوچه ها جاری است . گل تکبیر بر شاخساران گلدسته ها می شکفد و رایحه معطر آن در سطح شهر می پیچد . از ساقه های تُرد دُعا جوانه های سبز راز و شکوفه های سرخ نیاز در حال رویش است . رمضان فصل دل های طوفانی است و دیدگان بارانی .فصل پنجره های نورانی است و حنجره های آسمانی . رمضان موسم شکوفایی نیلوفرهای نیایش است و کوکب های همایش . در رمضان معراج حراج است و دل ها ،سرای سراج است. چه مهربان اند شب های رمضان و چه رخشان اند کوکب های آن . مهتاب بر هودج سیمین خود می نشیند و از شاخسار دیدگان گل بوسه می چیند . رمضان فصل چکیدن دل هاست از دیده ها و موسم تراویدن تسبیح است از گلوی پدیده ها . در رمضان با تپش آیینه ، آبگینه دل ها می شکند و حرارت سینه ها برودت کینه ها را آب می کند . در رمضان غنچه های مشکبار بر لب های روزه دار رشک می برند و بر این حسرت اشک می بارند . مروارید شبنم در هر صبحدم شاهد این غم و گواه این ماتم است . در این ماه میهمانان خدا بر سر سفره " رضا " از چشمه نور، شراب طهور می نوشند . مست از می " الست " بر سر پیمانه صفا پیمان وفا می بندند . با ملایک دوشادوش گام بر می دارند و نوشانوش جام می زنند . دلدادگان در معبد زمردینِ " مرابطه " نفس را تهذیب و ضمیر را تادیب می کنند . معبدی که بر چهار ستون لعلِ « مشارطه » ، یاقوتِ « مراقبه » ، عقیق « محاسبه» و برلیان « معاتبه» استوار و افراشته است . بال های دعا دل را از قفس کینه و قفسه سینه رهایی می بخشد و او را سبک تر از رویا و لطیف تر از نسیم صبا تا خلوتگاه خورشید به پرواز در می آورند . سرود سپید سحر ترانه سبز رهایی است برای زنجیریان خاک . هر سفره افطار سکوی مطار است برای پرواز به افلاک . چه دلپذیر است سر بر دامان رمضان نهادن و شکوه خدایی را نگریستن و اندوه جدایی را گریستن . فرارسیدن ماه مبارک رمضان، بهار تلاوت قرآن، فصل عروج به قلل رفیع عرفانی و ماه معراج به مدارج آسمانی را به پَرسوختگان شمع رسالت و دلدادگان مکتب امامت تبریک و تهنیت می گویم . پیراستن دل از خارهای رذایل و آراستن آن به گُل های فضایل مبارک باد ! التماس دعا ! ----------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: قطعه ادبي

تاريخ : دو شنبه 17 خرداد 1395 | 8:48 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
آزادی اندیشه در اندیشه امام خمینی (ره)/3 ----------------------------------------------- از نظر امام، مردم رشید، بالغ و صاحب نظرند و خودشان باید سرنوشت خود را رقم بزنند . بدیهی است مردم می توانند و باید نظریات و افکار خود را آزادانه بیان کنند : "اختیار مردم دست خود مردم است . وکلایشان را خودشان تعیین می کنند . وکلا هم خودشان تعیین می کنند دولت را . تحمیل در کار نیست . " (صحیفه نور - ج۶ - ص ۱۵۲) "از نظر امام میزان رای ملت بود، تاکید می کردند که کسی حق ندارد به این عنوان که مردم اشتباه می کنند، خلاف تصمیم مردم و خلاف رای مردم عمل بکند . مردم اگر اشتباه هم می کنند، باید گذاشت اشتباه بکنند . آن جمله که " میزان رای ملت است "، جمله معروف ایشان است . یعنی در هر مسئله و موضوعی میزان رای ملت است و هر چیزی و هر نظری در مقابل رای ملت قرار گرفت، نباید به آن عمل کرد . " (میر دامادی –محسن – نوروز 13/3/81 ) امام معتقد بود آزادی مردم تا بدان پایه ارزشمند و قابل احترام است که مردم هر عصر و دوره ای می توانند حکومتی را که پدران آنان و نسل پیشین برگزیده اند ، در صورت تمایل دگرگون سازند . ایشان در 12 بهمن 57 در بهشت زهرا در نطق تاریخی خود فرمودند : "ما فرض می کنیم که یک ملتی تمامشان رای دادند به یک نفری سلطان باشد . بسیار خوب ، این ها از باب این که مسلط بر سر نوشت خودشان هستند، رای آن ها برای آن ها قابل عمل است . لکن اگر یک ملتی رای داد، ولو تمامشان به این که پسر این سلطان هم سلطان باشد، به چه حق است ؟ ملت بیست سال پیش از این سرنوشت ملت بعد را معین می کند ؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است ." (همان منبع ) امام در پاسخ "اوریانا فالاچی" خبرنگار ایتالیایی در تعریف و تبیین آزادی می فرماید : "آزادی یک مسئله ای نیست که تعریف داشته باشد . مردم عقیده شان آزاد است . کسی الزامشان نمی کند که شما باید حتما این عقیده را داشته باشید . کسی الزام به شما نمی کند که باید این را انتخاب کنی . آزادی یک چیز واضحی است ." (صحیفه نور ، ج9 ، ص88 ) امام آزادی را موهبتی الهی می دانند، نه اجازه ای حکومتی : " حق اولیه بشر است که من می خواهم آزاد باشم . من می خواهم حرفم آزاد باشد . من می خواهم مستقل باشم . من می خواهم خودم باشم . " (صحیفه نور – ج3 – ص207 ) و در جای دیگر همین موضوع را بیشتر توضیح می دهند : " مگر آزادی اعطا شدنی است ؟ خود این کلمه جرم است . کلمه این که " اعطا کردیم آزادی را " این جرم است . آزادی مال مردم است . قانون آزادی داده، خدا آزادی داده به مردم. اسلام آزادی داده، قانون اساسی آزادی داده به مردم . "اعطا کردیم " چه غلطی است ؟ به تو چه که اعطا کنی ؟ تو چه کاره هستی ؟" ( صحیفه نور ، ج2 ،ص67 ) " امام ضمن پذیرش و جانبداری از آزادی ، به خصوص آزادی های سیاسی و اجتماعی، آن را به مثابه یکی ازحقوق فطری و طبیعی مردم در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی – از جمله حقوق غیر اکتسابی می شمارند . زیرا آزادی از مقوله حقوق موضوعی نیست تا انسانی به انسان دیگر اعطا کند . بلکه پاره ای از طبیعت آدمی و از جمله حقوق طبیعی اوست . حتی اگر دولت و حکومت آن را به رسمیت نشناسند . آزادی در ذات انسان است و انسان به اقتضای انسانیت خویش آزاد و آزادی طلب است . " (آزادی در اندیشه امام خمینی ، انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار امام – بهار 80 – ص4 ) ایشان تاکید می کنند : " آزادی یزرگ ترین موهبت الهی است که الان ملت ما از آن برخوردار است ." (صحیفه نور – ج6 – ص 139 – صحیفه امام – ج7 – ص 231 ) " آقا ! شما آزادی را کم چیزی فرض می کنید . از بالاترین نعمت هایی که در عالم هست، آزادی انسان است . انسان حاضر است همه چیزش را فدای آزادی خودش بکند ." (صحیفه امام – ج10 – ص 467 ) ادامه دارد... -------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : دو شنبه 17 خرداد 1395 | 7:46 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(293) ----------------------------------------------- زمین،زمینه شور است و زمان،زمانه شعور! ------------------------------------------------- من « نای هر نغمه خوان » را که دیدم و « نوای هر نگران » را که شنیدم ، آن ها را « جاودان » و « آژمان » يافتم. در اين « جهان گذران » و « گردونه گردان » هيچ پديده اي براي نيستي و نابودي آفريده نمي شود ؛ تنها از حالتي به حالتي ديگر دگرگون مي گردد. مرگ نیز نه پایانی برای « غوغای غرور» ، که آغازی برای« سرای سرور» است! هر « بهاری به پاییز » می انجامد و هر « رُستنی به رَستاخیز »؛ اما در « نهانگاه هر پاییز ،بهاری خُفته » و در « نگاه هر رستاخیز،نَهماری نهُفته »! زمین،زمینه شور است و زمان،زمانه شعور؛ در « بسیط زمین » و در « بساط زمان » زلال زندگی از چشم چشمه ساران هماره « جوشان » است و بر بستر جویباران ،همواره « خروشان » . ما همه « مُسافرِ بی آشیانه » ایم و « مُهاجرِ جاودانه »! ----------------------------------------------- #شفیعی_مطهر ----------------------------------- نای : گلو،حلقوم / نی ،یکی از آلات موسیقی که با دهان نواخته می شود آژمان : بی زمان،همیشگی غوغای غرور: کنایه از دنیای فانی سرای سرور : کنایه از دنیای پس از مرگ نَهمار: بی نهایت بسیط : گسترده،فراخ،وسیع،گشاده،ساده،خالص،بی تکلف بساط : گستردنی،هر چیز گستردنی مانند فرش و سفره ------------------------------------------ برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 17 خرداد 1395 | 2:5 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
آزادی اندیشه در اندیشه امام خمینی(ره) /2 ------------------------------------------------------ امام راه رشد و شکوفایی اجتهاد را در آزادی نظریات مختلف فقهی می دانست : "در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا می کند که نظرات اجتهادی-فقهی در زمینه های مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد. " (صحیفه نور،ج۲۱،ص۴۷) ایشان نفی آزادی را موجب سقوط بشر می دانند : "انحطاط و سقوط بشر به علت سلب آزادی او و تسلیم در برابر سایر انسان هاست ." (کلمات قصار امام،موسسه نشر آثار امام خمینی،۱۳۲۷،ص۱۱۲) در نظام جمهوری اسلامی هر اندیشمند می تواند آزادانه اندیشه های خود را بیان دارد و دولت اسلامی جز با زبان منطق برخورد نمی کند . امام برای بستن راه تنگ نظران و افراد کم ظرفیت فرمود : " دولت اسلامی یک دولت دموکراتیک به تمام معنای واقعی است و هر کس می تواند اظهار عقیده خودش را بکند و اسلام جواب همه عقاید را به عهده دارد و دولت اسلامی تمام منطق ها را با منطق جواب خواهد داد . " (صحیفه نور - ج۱ - ص۴۱۰ ) "حضرت امام احترام زیادی برای انسان ها قائل بود . هم در حوزه هنگام تدریس برای طلبه ها و هم برای شخصیت های بزرگ علمی . ایشان اجازه می داد تا افراد نظریات خود را بیان کنند و سپس با آن ها بحث می کرد و اجازه می داد تا استعداد آن ها شکفته شود . شاگردان حضرت امام هیچ وقت سطحی نگر نبودند و در تئوری های علمی آن قدر به عمق می رفت که به راحتی می توان گفت بهترین روش های تحقیق را می توان در حضرت امام یافت . لهذا شاگردان او امتیاز خاصی بر سایرین دارند ." (آیت الله موسوی بجنوردی - روزنامه نوروز - ۱۳/۳/۸۱) ایشان در نفی سانسور مطبوعات می فرمایند : " باید وکلای پارلمان مبعوث از ملت باشند . باید دولت ها ملی باشند . باید اختناق از مطبوعات برداشته شود و سازمان نظارت در آن ها نکنند و آزادی را از ملت سلب ننمایند ." ( صحیفه نور - ج۱ - ص۴۱۰) "او مردم را توده ای نا بالغ که نیازمند قیم هستند ، نمی انگاشت . آن ها را انسان هایی برتر و فداکار تر از مسلمانان صدر اسلام و زمان ائمه می دانست . او با انگشت گذاشتن بر زمینه استعدادهای فطری نهفته در مردم به توان افزایی آن ها همت گماشت تا آن ها خود با اراده خود باوری و اختیار راه درست را برگزینند و در مسیر معنویت عدالت و آزادی پیش روند . ما درس مردم سالاری را در پای مکتب عملی او فرا گرفته ایم " (خدایاری - علی اصغر - نوروز - ۱۳/۳/۸۱) راه پرهیز از اشتباه مسئولان آزادی انتقاد و بیان است . امام در این باره رهنمودی جالب دارند : "اشتباهات را همیشه باید گفت . اشتباهات را کسی نمی تواند (نادیده بگیرد ) همه آزادند در گفتن ، بنویسند، بگویند ، در روزنامه ها بنویسند ." (صحیفه نور - ج۶ - ص ۱۵۲) ادامه دارد... ----------------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : یک شنبه 16 خرداد 1395 | 6:11 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(292) ----------------------------------------------- یک مغز برای خلق در خواب بس است!! ---------------------------------------------- من هويت بسياري از ملت ها را در « سيماي يك نفر » نشسته بر « اریکه قصر قیصر » ديدم ؛ نفري كه بر ساقه « نفرت » « رُسته » و روح و روان در آب « نفرين » « شُسته » بود. او در « مرداب استمرار » و « منجلاب اين پندار » دست و پا مي زد كه : « یک کَلّه برای یک ملّت » و یک « هاله برای هدایت » بس است!! در حالی که « دو کدو بیش از یک کَلّه می فهمند!!» او « بصیرت دیدن » و « فرصت اندیشیدن » را از مردم می ربود، و بار سنگین « دیدن » و « اندیشیدن » درباره « سرشت دولت » و « سرنوشت ملت» را به تنهایی بر دوش می کشید! مردم نیز با « مغزِ بِکر » و « فارغ از فکر »تماشاگر صحنه این نمایش بودند! یک شهر پر از برده یک ارباب بس است یک سد ز برای بحری از آب بس است چون «فکر» نداری به چه کار آید «مغز»؟! یک مغز برای خلق در خواب بس است -------------------------------------- #شفیعی_مطهر --------------------------------------- اریکه: سریر،تخت،تخت آراسته،تخت پادشاهی رُسته : روییده، سبزشده منجلاب : آب بدبوی و گندیده که در یک جا جمع شود هاله : خرمن ماه،دایره روشن که گاهی گرداگرد ماه ظاهر می شود بِکر : تازه و دست نخورده،اول هر چیز ---------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : یک شنبه 16 خرداد 1395 | 4:57 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
آزادي انديشه در انديشه امام خميني (ره)/1 ---------------------------------------- امام خميني (ره) معمار بزرگ و بنيانگذار سترگ نظام جمهوري اسلامي ايران است. همه انديشمنداني كه دل در گروي ارادت آن متفكر فرزانه دارند، گوش جان به انديشه جاودانه او مي سپارند. اين بخش را با نقل نظريات ايشان مي آغازيم. «نسل امروز ما بيش از آن كه نيازمند تعريف و تمجيد از امام (ره) باشد، نيازمند كشف و تبيين جوهر انديشه و ديدگاه اوست كه نه تنها جامعه اي را متحول كرد، بلكه راهگشاي تأسيس نظامي مردم گرا بر پايه پاسخگويي به نياز هاي زمانه شد. او از ميان رفتارهاي مدرن سياست و حكومت در جهان امروز قالبي براي حضور فعال دين در عرصة اجتماع برگزيد و «جمهوري اسلامي» را به عنوان ميراثي نو كه بايد در برگيرنده اصالت هاي ديني و تجربه هاي بشري ما شود، به يادگار نهاد. اعتقاد او توانمندي دين در پاسخ گويي به نياز هاي متغير انساني و اجتماعي دوره هاي مختلف بود؛ اما از آنجا كه آزادي و آزادگي جانماية انديشه هاي او بود و در سلوك عملي و بيان نظر همواره به طرز وسواس آميزي نگاهبان اين مرزها بوده و نيز از آنجا كه اخلاق و موازين توجيه ناپذير اخلاقي همواره بر رفتار سياسي او غلبه داشت، هرگز نگذاشت تصلّب در انديشه، تقديس در قدرت و انجماد در مديريت به اين اعتقاد استوار راه يابد. او به جهاني بزرگ مي انديشيد و انديشه اش قابليّتي داشت كه نه تنها غير شيعه كه غير مسلمان را نيز در بر مي گرفت. امام خميني (ره) ميان شريعت و رأي مردم پلي استوار زد و به موجب آن پايگاه اجتماعي حكومت ديني را براي هميشه تعريف كرد. تجلّي اين مهم، وضع نظامي بود كه بايد اساس آن خرد گرايي ديني و مديريت عقلاني جامعه باشد و مردمي كه در آن بايد داراي حق و حرمت و آزادي باشند.1 » حجت الاسلام والمسلمين سيد علي اكبر محتشمي پور مي گويد: «حضرت امام به سياست و حكومت به عنوان يك مسئوليت مذهبي مي نگريست. آيا امام در اين ميان به دنبال حاكميت تحجّر و فرو كاستن جايگاه عقل در رفتارهاي سياسي خود به نام حاكميت دين بودند؟ يا آن كه از فرايند رابطه اي تلازمي ميان عقل و شرع، براي عقل به عنوان عنصري فعال و سازنده در استنباط احكام و دريافت كتاب و سنت، اصالت قائل بودند و در تحليل و تطبيق قواعد فقهي بر مصاديق آن، شرايط زمان و مكان را مبناي بسياري از ره يافت هاي امروزين براي ايجاد توسعه سياسي و يا يك رويكرد اصلاحي از ميان سنت ها و انديشه اسلامي قرار مي دادند و از اين رهگذر پيوندي متين و همه جانبه ميان سنت اسلامي ما و مسايل دوران مدرن بر قرار كردند كه متأسفانه تا كنون هرگز به طور جدي مورد توجه و تحقيق عالمان و كارشناسان حوزه و دانشگاه قرار نگرفته است.2 » ....در این باب در روزهای آینده بیشتر سخن خواهیم گفت. پاورقي ها 1 -خانيكي، هادي، نوروز 13/3/81 ، ويژه نامه سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) 2-حيات نو، 28/8/81
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : شنبه 15 خرداد 1395 | 8:58 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(291) ------------------------------------------------------- « فریفتگان فریبایی » و « شیفتگان زیبایی » ----------------------------------------------------- من موش کور را « عاشق ترین دلداده » و « لایق ترین آزاده » دیدم ، زيرا زيبايي همسرش را « پيوسته » با« چشم بسته » باور دارد. آن که « زیبایی را در دل » و دل را « سرچشمه فضایل » می بیند، به « زیبایی ابد » و به « شکوفایی خرد » دست یافته است. صورت های زیبا « می پلاسند»؛ اما سیرت های زیبا پژمردگی « نمی شناسند». گام های « دوران » به مرور « زمان » از صورت های زیبا « طراوت را می رباید» و « لطافت را می فرساید». اما پیوندهایی که بر « پایه فضایل » و « زیبایی دل » استوار شده، هرگز نه « گُجَسته » می شوند و نه « گُسَسته »! « فریفتگان فریبایی » و « شیفتگان زیبایی »، « سایه ای لرزان » و « سرمایه ای رو به نقصان » دارند. ------------------------------------------------ #شفیعی_مطهر ---------------------------------- پلاسیدن : پژمرده شدن و از طراوت افتادن گُجَسته: پلید و ناپاک، مقابل خجسته --------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 15 خرداد 1395 | 5:0 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
اعدام انديشه --------------------------------- @شفیعی_مطهر ------------------------------- «ژوليوس كانوس» از فلاسفه «ستويسيسم» روم باستان در حدود 2050 پيش به جرم بيان نظريات مترقيانه خود به فرمان «كاليگولا» امپراتور روم اعدام شد. او حتي در آخرين لحظات عمر حاضر نشد حرف هاي خود را پس بگيرد و جان خود را نجات دهد. كانوس گفته بود: همان گونه كه خدا نظم ستارگان را برقرار ساخته و انسان ها را برابر آفريده، بر دولت هاست كه با وضع قوانين و ضوابط و اجراي آن ها نگذارند اين برابري در طول حيات بر هم خورد كه مشكلات نتيجه نابرابري است و دولت ها برگزيده مي شوند تا نيكبختي اتباع را فراهم سازند و…» با گذشت بيش از 20 قرن از تاريخ بيان سخنان فوق، همخواني آن با قرائت و ادبيات امروز باعث شگفتي است. شگفت آورتر اين كه برخورد حاكم خودكامه آن زمان هم با گوينده اين سخنان، شباهت بسياري با رفتار حكام بعضي از كشورهاي توسعه نيافته با انديشمندان نو آور دارد. كاليگولا اين اظهارات كلي را به صورتي ديگر تفسير كرد. او پنداشت (يا فهميد) كه هدف كانوس از بيان آن ها اين بوده كه نشان دهد كه چون وي نتوانسته نيكبختي مردم را تأمين كند، پس شايستگي رياست كشور را ندارد. بنابراين دستور داد او را بازداشت؛ محاكمه و محكوم به اعدام كردند. كانوس، حاكمان را مسئول حفظ برابري نسبي انسان ها مي دانست و براين باور بود كه آنان نبايد بگذارند كه تعادل ميان انسان ها بر هم بخورد. كانوس شايد نخستين فيلسوفي باشد كه بر توزيع عادلانه در آمد و رابطه كار و درآمد تأكيد كرده است. هر تیشه که بر پیکر اندیشه زدند بنیان وجود خویش را ریشه زدند اندیشه نمرده است و نمیرد هرگز آن تیشه به بنیان جفا پیشه زدند *********** بر پیکره ی بلند جان تیشه زدند آن تیشه به ریشه های اندیشه زدند از هر رگ آن صد گل اندیشه شکفت کی ساقه سبز فکر را ریشه زدند؟! ------------------------------- (شفیعی مطهر) ------------------------------ برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : جمعه 14 خرداد 1395 | 15:21 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(290) ---------------------------------------------- فارغ از « نفرین » و « آفرین »! ------------------------------------------- من چه « نجواگرانی نژند » و « نیایشگرانی نیازمند » را دیدم که در « سیلاب توفانی و پرانگیزش » و « گرداب پر خیزابه و خیزش » از « شدّت هول و هراس » و با « حدّت ترس از افلاس » با « خداوند خویش » ، « وفاداری بیش » را « پیمان بستند»؛ اما در « منزل رامش » و « ساحل آرامش » آن را « شکستند». چه زیباست همواره با خدا « زیستن »! و « رنج » و « رفاه » را با یک نگاه « نگریستن »! پرستشی زیباست که انگیزه آن نه « رهایی از رنج » و نه « در سودای گنج » ؛ بلکه تنها انگیزه پرستشگر « خروج از غُلِ غلافِ زمین » و « عروج به قلّه ی قافِ یقین » باشد! پرستشی « شیرین » و « کمال آفرین »است که فارغ از « نفرین » و « آفرین »، پرستشگر را به « رهایی از وابستگی ها » و به « تَمَنّای وارستگی ها » برساند ! ------------------------------------------ #شفیعی_مطهر ------------------------------- نژند : اندوهگین ،افسرده،پژمرده،سرگشته،خشمگین خیزابه : موج،کوهه آب افلاس : بی چیزشدن،نادارشدن،تنگدستی و بینوایی،ورشکستگی حدّت : تیزی،تندی،برندگی،خشم،غضب غُل : طوق،بند آهنی که به گردن یا دست زندانی ببندند غلاف : پوشش،پوشینه،نیام و جلد شمشیر عروج: بالارفتن،به بلندی برآمدن تَمَنّا : آرزوکردن،خواهش کردن،درخواست ------------------------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : جمعه 14 خرداد 1395 | 8:46 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
ريشة تاريخي توسعه ----------------------------------------------------- #شفیعی_مطهر -------------------------------------------- * وقتي يك روزنامه نويس فرانسوي از روزنامه فيگارو با مظفّرالدّين شاه در حين سفرش به فرنگستان مصاحبه كرده و از وي مي پرسد: چه چيز پاريس براي شما جذّاب و جالب توجه بود؟ وي پاسخ مي دهد: يك شب وقتي از هتل محل اقامت خارج مي شدم، مقابل در ورودي هتل درشكه اي را ديدم كه منتظر مسافر است و سورچي درشكه زير نور چراغ گازي بالاي سرش با آرامش خيال غرق در مطالعه روزنامه است! ** در 17 دسامبر 1791 (225 سال پيش) اصلاحيه هاي دهگانه قانون اساسي آمريكا به اجرا در آمد. بر پايه آن آزادي مطبوعات، بيان، عقايد، مذهب، تشكيل اجتماعات مسالمت آميز، دادن شكايت و اعتراضيه به مراجع و مقامات، حمل اسلحه و داشتن امنيت شخصي و منع بازرسي غير منصفانه و منع مجازات با اعمال شاقّه تضمين شده است. به همين دليل انتشار روزنامه در آمريكا نياز به كسب پروانه ندارد و نمي تواند قانوني به نام مطبوعات وجود داشته باشد. ----------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : پنج شنبه 13 خرداد 1395 | 6:29 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(289) ------------------------------------------------- از « چشم شور » تا « چشمه نور » ------------------------------------------------ من چه بسيار كساني را ديدم كه « نا زيبا » ،اما « فریبا » بودند، در حالی که می توانستند « زيبايي را درك » و « فریبایی را ترک » کنند. شهروندانی را دیدم که نه « مهربان » بودند و نه « شادمان »؛ اما با « نسیم مهربانی » مست می شدند و با « شمیم شادمانی » سرمست! انسان هایی را دیدم که « خوب » نبودند ، ولي « خوبي » را مي فهميدند. اینان « خَسته از خراش خار خشونت » بودند و « محروم از مَرهمِ مرموزِ مهر و مروت و محبت »! از « پگاه آفرینش خامه » تا « گاه نگارش این چامه » ، این « نسیم مهربانی » و « شمیم شادمانی » است که می تواند « خدنگ خشونت را نَرمین » و « سنگ قساوت را شَرمگین » کند. بنابراین بیاییم چون « مهر فروزان » بر فراز « سپهر انسان » « بدرخشیم» و به همه « چشم های شور » ،« چشمه نور » و به همه « کرهای کور »، «کِرِشمه بلور» « بخشیم »! ---------------------------------------------- #شفیعی_مطهر --------------------------------------------------- فریبا : فریبنده،فریب دهنده خسته : آزرده،مجروح،دردمند،بیمار،مانده و رنجدیده از کار زیاد یا راه رفتن بسیار مرهم : هر دارویی که روی زخم بگذارند مرموز : رمزدار،پوشیده مروت : جوانمردی،مردمی، مردانگی،نرم دلی خامه : قلم چامه : شعر،غزل،سرود،نغمه خدنگ : تیر راست و بلند نَرمین : نَرم ،نرم شده چشم شور : چشم بد ، چشمی که از آن چشم زخم به کسی یا چیزی برسد کِرِشمه : ناز،غمزه،اشاره با چشم و ابرو ------------------------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 13 خرداد 1395 | 3:51 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
نظریات آیت الله بروجردی درباره حکومت روحانیون --------------------------------------------------------- تفکر آیت الله بروجردی در باب دین چنان هوشمندانه بود که نمی پسندیدند کوچک ترین گردی بر دامان دین نشیند. صادق طباطبایی در کتاب خاطرات خود این گونه بیان می کند : "در یکی از روزهای بهار سال ۳۱ که نوجوانی ۹ ساله بودم ،گروهی از طلبه های جوان و سیاسی از تهران عازم قم شده بودند.... نواب صفوی و یارانش قصد دیدار با آیت الله بروجردی را داشتند که ظاهرا ایشان آن ها را نپذیرفته بودند. از پدرم شنیدم که چند روز بعد که اصحاب آیت الله بروجردی علت این رفتار را از ایشان پرسیده بودند که چرا این افراد را به حضور نپذیرفتید ؟ایشان در جواب می گویند : "این آقایان می خواهند شاه را بردارند و امثال شما (روحانیان )را جایگزین او کنند. شخصی که ظاهرا مرحوم آیت الله کبیر از علمای بزرگ و از فقهای برجسته بوده است، می پرسد : مگر چه اشکالی دارد؟ آیت الله بروجردی پاسخ می دهد که : بزرگ ترین اشکال آن است که شاه با اسلحه توپ و تفنگ به جان مردم می افتد . با این اسلحه می شود مقابله کرد ، ولی اگر شما به جای او نشستید ،اسلحه شما ایمان و عقاید مردم است که به جان مردم می اندازید .با این اسلحه نمی توان به راحتی مقابله کرد و لذا دین و ایمان مردم به بازی گرفته می شود". آیت الله بروجردی این چنین از پایمال شدن ایمان مردم می هراسید. ---------------------------------------------------------------- منبع: نگارستان / سید هادی طباطبایی لینک قبلی این مطلب در مدارا: http://modara.blogfa.com/8712.aspx
موضوعات مرتبط: روزنوشت

تاريخ : چهار شنبه 12 خرداد 1395 | 8:34 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(287) ------------------------------------------------------ «عیبجویی» بزرگ ترین عیب است -------------------------------------------------- من چه بسیار « عَیب های ناپسند » و « رَیب های ناخوشایند» را در دیگران دیدم که چون « بیش زیستم » و « خویش را نیک نگریستم »، « عَیب هایی ناپسندتر» و « رَیب هایی ناخوشایندتر » را نزد خود یافتم. من گاهی برخی از عیب های دیگران را « زودتر از معمول » و « مشهودتر از معقول » می دیدم و تشخيص مي دادم ؛ زيرا پليدي و پلشتي آن عيب ها را « بيش از ديگران » و « پیش از بیان » فضاي ذهن خودم را « آلوده » و « فکرم را فرسوده » بود. هر کس شمارش عیوب خود را « آغازد » و به اصلاح آن « پردازد »، هرگز فراغت نیابد تا « عیوب دیگران را بنگرد » و « ذنوب آنان را بنگارد »! --------------------------------------------- #شفیعی_مطهر ----------------------------------------------- عَیب : نقیصه،نقص،بدی رَیب : در شک افکندن،شک،گمان،تهمت،حاجت مشهود : حاضرشده،دیده شده معقول : پسندیده عقل،آنچه به وسیله عقل درک شود پلشتی : آلودگی،پلیدی،چرکینی ذنوب : گناهان،جمع ذنب(گناه) ---------------------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 12 خرداد 1395 | 4:59 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(288) ----------------------------------------------------- « صَفِ صفا » و « خَطِ خطا » -------------------------------------------------------- من« بزرگ ترین اشتباه » و « سترگ ترین گناه » انسان را « هراس از راه » و « ترس از اشتباه » دیدم ؛ زيرا انسان در « بستري از آزمون و خطا » و « خاکستری از بلوای بلا » رشد مي كند. رهروان راه کمال بدون « پالودن پدیده » و « آزمودن گُزیده » هرگز نمی توانند « صَفِ صفا » را از « خَطِ خطا » بازشناسند. آنان که از « خطای انتخاب » « می هراسند »، ناگزیر« خَطِ صواب » را نیز « نمی شناسند »! ------------------------------------------------------- #شفیعی_مطهر ------------------------------ بلوا : بلیه،مصیبت،سختی،آشوب و غوغا بلا : غم،اندوه،رنج،گرفتاری،آزمودن در خیر و شر،آزمایش در نعمت یا محنت پالودن : صاف کردن،پاک کردن،چیزی را از صافی یا غربال درکردن صَفا : صافی شدن،پاک و روشن،پاکی،روشنی،رونق،خوشی و خرمی صواب : راست و درست،حق،لایق،سزاوار،ضد خطا ------------------------------------ برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : چهار شنبه 12 خرداد 1395 | 3:41 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
تاثير فرهنگ بر زيبايي ذهن(تفكر) ---------------------------------------- #شفیعی_مطهر -------------------------------------- از يك انديشه كه آيد در درون صد جهان گردد به يك دم سرنگون ------------------------------------------------- انشتین : فكر كردن،سخت ترين كار بشر است. تفكر چشمه زاينده است و آيينه آينده . تفکر ،با نگرش در آيينه تاريخ گذشته ، تاريخ آينده را مي نگارد. تفكر عظيم ترين داور است و بزرگ ترين ياور. نكته هاي باريك را ارزيابي مي كند و نقطه هاي تاريك را آفتابي مي سازد. سرآغاز هر تحول، تعقل و تفكر است و بي آن هر دگرگوني، سرنگوني است. هر چه تعقل دقيق تر، تحول عميق تر. هدف نهضت پيامبران، انقلاب در تفكر و گشودن باب تدبر است. آفتاب تفكر آن گاه مي تواند آزاد بدرخشد و جان را فروغ بخشد كه آزاد از هر آفت درون باشد و رها از اسارت بيرون. تعریف تفكر و نسبت آن با ذهن تفکر، عملی ذهنی است و زمانی مطرح می‌شود که انسان با مسئله‌ای مواجه‌ شده، خواستار حل آن باشد. در این هنگام در ذهن، تلاشی برای حل مسئله آغاز می‌گردد که این تلاش ذهنی را، تفکر می‌نامند. فعالیت برای حل مسئله، از مراحلی تشکیل شده‌است که از تعریف مسئله به طور شفاف، روشن و ملموس، آغاز می‌گردد و با پیدا کردن راه حل‌هایی برای حل مسئله ادامه می‌یابد و با به کارگیریِ عملی بهترین راه حل و یافتن جواب نهایی به پایان می‌رسد. تعاریف دیگر «تفکر سازمان دادن و تجدید سازمان در یادگیری گذشته جهت استفاده در موقعیت فعلی است.» «تفکر فرایندی رمزی و درونی است که منجر به یک حوزه شناختی می‌گردد که نظام شناختی شخص متفکر را تغییر می‌دهد.» «تفکر فرایندی است که از طریق آن یک بازنمایی ذهنی جدید به وسیله تبدیل اطلاعات و تعامل بین خصوصیات ذهنی، قضاوت، انتزاع، استدلال و حل مسئله ایجاد می‌گردد.»(ویکی پدیا) روش های تفکر هر یک از روش‌های تفکری را می توان متدهایی دانست که به کمک آن ها، قسمتی از فرایند حل مسئله، با موفقیت طی می شود. تفکر برتر تفکری است که از بهترین روش‌ها به حل مساله برسد. انواع روش های تفکری عبارت است از : تفکر خلاق، تفکر تحلیلی، تفکر انتقادی، تفکر اجرایی، تفکر استراتژیک چرا و چگونه فکر کنيم؟ آيا تا به حال براي فکر کردن، چگونه فکر کردن آموزش ديده ايد؟ اصولا فکر کردن نياز به آموزش دارد؟ واقعا نظرتان چيست؟ وقتي قرار است راجع به يک مسئله اي فکر کنيد، از کجا شروع مي کنيد؟ مراحل بعدي کدام است؟ چگونه به فکر خودتان جهت مي دهيد؟ افکار پراکنده را چگونه کنترل مي کنيد؟ با انديشه هاي گوناگون چگونه برخورد مي کنيد؟ سبک هاي مختلف تفکر را مي شناسيد؟ آدم هايي که خوب فکر مي کنند، از چه امتيازاتي بهره مند مي شوند؟ اين امتيازات چقدر مي ارزد؟ دقت در فکر کردن و سرعت در فکر کردن و صحت در فکر کردن و خلاقيت در فکر کردن، چگونه ممکن است؟ به ديگر سخن تفکر دقيق، تفکر سريع، تفکر صحيح، تفکر خلاق، تفکر واگرا، تفکر همگرا، تفکر نقاد، تفکر احساسي، تفکر منطقي، تفکر سيستمي، تفکر استراتژيک، تفکر مثبت، تفکر منفي، هر يک چه کاربردي دارد؟ چگونه مديريت مي شود؟ آيا تا به حال فکر کرده ايم که اگر شيوه تفکرمان اصلاح شود، از چه موهبت هايي بهره خواهيم برد؟ و از چه خسارت هايي نجات مي يابيم؟ تأثير تفکر در زندگي چيست؟ زندگي تحصيلي، زندگي شغلي، زندگي خانوادگي، زندگي اجتماعي و... آيا مي دانيد جامعه اي که در آن تفکر، کم رنگ شود، دچار چه آسيب هايي خواهد شد؟ تعريف ذهن ذهن، نمودی از هوش و آگاهی تجربی است که بنا به تعاریف، مرکب از اندیشه، ادراک، حافظه، احساسات، امیال، تخیل و کلیه فرآیند شناخت ناخودآگاه است. واژه ذهن، به طور ضمنی اشاره به فرآیند فکری استدلال دارد. نظریه‌های مربوط به ذهن و کارکرد آن بی‌شمار است. اولین تفکرات درباره ماهیت ذهن، توسط افرادی مانند زرتشت، بودا، افلاطون، شانکرا و دیگر فلاسفه و متفکران باستانی یونان و هند و پس از آن‌ها توسط فلاسفه اسلامی صورت گرفت. تئوری‌های گذشتگان، بر پایه خداگرایی و الهیات بنا شده و فلسفه ذهن را پیوند میان ذهن، روح، ماوراءالطبیعه و جوهر ذاتی خدادادی می‌داند. در تئوری‌های معاصر که بر پایه پژوهش‌های علمی درباره مغز است، ذهن را بُعدی ثانویه از مغز می‌داند که دارای دو نمود خودآگاه و ناخودآگاه است. تعریف ذهن در جدیدترین نظریه روان شناسی جدیدترین نظریه روان شناسی در جهان،كه اساس روان شناسی را متحول می كند،توسط يك دانشمند ایرانی به نام حسن امرايي ارائه شد. وی معتقد است که ذهن جنبه مادی دارد و در کنش و انسجام با حافظه در تبادل هستی با عالم خود آگاهی و ناخودآگاهی موجب تغییرات شگفت انگیزی می شود. این نظریه در حالی ارائه شده است که تمام اندیشه های عامی و بويژه دانشمندان فن ،ذهن را مجرد دانسته و در آن شک ندارند. در هر صورت این که ذهن جنبه مادی داشته باشد و جسم انسان از ذهن باشد، به نظر می رسد بسیار شگفت انگیز و حیرت آور باشد. فـكـر يـكـى از اعـمـال ذهـنـى بـشـر و شـگـفـت انـگـيـزتـريـن آن هـا اسـت . تاثير فرهنگ بر تفكر در تعريف فرهنگ آمده است: «مجموعه عادت‌ها، باورها، هنر، موسيقي و ساير دستاوردهاي تفکر انساني که به وسيلۀ گروهي از مردم در زمان خاص به‌وجود آمده است». (فردریک مایر، تاریخ فلسفه تربیتی، ج 1، ص ۱۹) انسان موجودي اجتماعي است که در بستر جامعه زندگی می‌کند، در آن کسب امنيت مي‌کند و به اتکاي تعبير معنايي خاصي از جامعه، به تکامل مادي و معنوي هويت خويش دست مي‌يابد. به ديگر سخن، اشتراک در پيروي از الگوهاي رفتاري و استفاده از ابزارهاي فنّي، مايۀ قوام و دوام جامعه محسوب مي‌شود و هر چند تنوع تجارب زيستی بشري مي‌تواند مبدأ اعتقادات، هنجارها و ابزارهاي گوناگوني باشد، اين فرهنگ است که به آن ها هويتي واحد مي‌بخشد. به اين لحاظ است که «پرسش از فرهنگ سريعاً مبدل به پرسش از هويت مي‌شود». (استراتژی رسانه‌های غربی در ایجاد بحران هویت ، نشریه نصر، ص ۳۳) منزلت «هويت فرهنگي» همانند فرهنگ، ارجمند و در خور تأمل است؛ زيرا پيوند در ميان نسل جوان و مشي زندگي، آداب و رسوم، هنر و ساير تعلقات از طريق معرفت و شناخت آن برقرار مي‌شود. شناخت فرهنگ خودي (ملّي) به معناي آگاهي از ويژگي‌هاي آن است. يک جوان، ضرورتاً بايد ريشه در فرهنگ خودي (ملّي) داشته باشد تا بر اساس آن بتواند هويت فرهنگي‌اش را شکل دهد. لازمۀ اين امر، شناخت فرهنگ ملّی، عقيده به آن و يافتن مشترکاتي ميان خود و آن است. فرهنگ هر جامعه چارچوبي مجازي است براي شكل دادن به نوع تفكر. البته همواره بايد بر اين نكته پاي بفشاريم كه : تفكر شاهيني است تيز پرواز و پر رمز و راز كه در صورت آزادي انسان را از برهوت خاك مي رهاند و به ملكوت افلاك مي رساند. ------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : دو شنبه 10 خرداد 1395 | 7:38 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(286) ------------------------------------------------------- غُل های « تَمَلُق » و زنجیرهای « تَعَلُق » -------------------------------------------------- من احساس کردم هر چه روحم به خدا « نزدیک تر » می شود، حق و باطل را « به تفکیک تر » می بینم. نزدیکی به خدا از « هراسم » مي كاهد و بر « سپاسم » می افزاید؛ زيرا نقطه هر چه به مركز دايره نزديك تر مي شود، « كمتر مي لرزد » و « بیشتر می ارزد ». مولانای « بی بدیل » این گونه « تمثیل » می آورد: قطره دریاست اگر با دریاست ورنه او قطره و دریا،دریاست انسان هایی قطره وار به دریای الوهیت « پیوستند» که غل های « تملق » را « شکستند» و زنجیرهای « تعلق » را « گسستند »! « قلوب » با « یاد محبوب » به « رامش » می رسند و با « اعتماد به او »، به « آرامش ». « الا بذکرالله تطمئن القلوب »(رعد،28) ---------------------------------------------------- #شفیعی_مطهر ------------------------------- غُل : طوق،گردن بند،بند آهنی که به گردن یا دست و پای زندانی می بندند تَمَلُق : چرب زبانی،چاپلوسی تَعَلُق : علاقه و پیوستگی،درآویختن به چیزی،دلبستگی داشتن به کسی یا چیزی تفکیک : بازکردن،رهاکردن،جداکردن چیزی از چیز دیگر بدیل : عوض ،جانشین تمثیل : مثال آوردن،تشبیه کردن،صورت چیزی را مصورساختن رامش : آرامش،آسودگی،فراغ و سکون --------------------------------------------------- برای دیدن دیگر آثار این قلم به کانال تلگرامی «گاه گویه های مطهر»بپیوندید : telegram.me/amotahar
موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 10 خرداد 1395 | 2:58 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |