هر پگاه نو با یک نگاه نو

 

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1433

 

از «چکاد هستی» تا «فرناد پستی»

آن گاه که «بینایی به بینش» و «دانایی به دانش»نیَنجامَد،

«دیده به چه کاری آید» و «ایده چه ابتکاری زاید»؟

آن جا که «دیده ها»،«نکوهیده ها» را می نگرند،

ولی «قلم ها» ،«ستم ها» را نمی توانند بنگارند،

«دیده ها» و «شنیده ها»،

«روح و روان را می خراشند» و «ارکان را فرومی پاشند»!

امّا راه رهایی، «ندیدن» و «نشنیدن» نیست.

باید با همۀ «جود» و «وجود»،

«گره های دردمندان را گشود» و «گریوه های شهروندان را پیمود»!

نمی توان در جامعه «درد را نگریست» و «بی درد زیست»! 

آن که «آلام را می بیند» و «آرام می نشیند»

و «چون تُندر نمی گورَد» و «بر ستمگر برنمی شورَد»،

از «چکاد هستی» به «فرناد پستی» فرومی افتد!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------  

چکاد: قلّۀ کوه

فرناد: پایاب، قسمت کم عمق رود

گریوه: تپّه،پشته،گردنه کوه

تُندر: رعد، آسمان غرش

گوریدن:  آشفته شدن . در هم ریختن 

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 15 اسفند 1398 | 6:29 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

#سیاهنمایی/25

رُتبۀ اول یا آخر؟!!

گفت: موسسه گالوپ از معتبرترین موسسات نظرسنجی در جهان است که در یک پروژه نظرسنجی بین المللی در سال ۲۰۱۸ اعلام کرد که دولت ایران بی توجّه ترین دولت نسبت به وضعیت معیشت مردم کشور خود است .



تاريخ : چهار شنبه 14 اسفند 1398 | 4:48 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 #سیاهنمایی/24

سیاهی یا سیاهنمایی؟!

گفت:ویروس کرونا بیداد می کند.

گفتم : همۀ ما باید اقدامات احتیاطی برای پیشگیری از سرایت ویروس کرونا را به دقت انجام دهیم.  با کسی دست ندهیم،روبوسی نکنیم، از ماسک استفاده کنیم، در جاهای شلوغ مثل مترو و...بیشتر مواظب باشیم و از تماس نزدیک بپرهیزیم. به‌طور مکرّر دست‌هایمان را با آب و صابون بشوییم؛ به‌ویژه بعد از تماس با فرد بیمار، یا تماس با یک حیوان یا با محیط اطراف آن‌ها و از تماس و لمس حیوانات وحشی یا اهلی چه زنده و چه مرده، خودداری کنیم.

گفت: اتّفاقاً دیروز یکی از دوستان جشن تولدش را در دامداری گرفته بود. من و 20-30نفر از دوستان هم شرکت داشتیم.هیچ کس ماسک نداشت. من با همۀ دوستان دست دادم و روبوسی کردم و بعد کلّی با دام های او سرگرم شدیم.ضمناً آب تمیز هم آن جا نبود تا دست هایمان را بشوییم!

گفتم»:خب،نترسیدی از دام ها یا دوستان واگیر کنی و مبتلا شوی؟

گفت: نه!

گفتم:چرا؟

گفت: برای این که خودم بیماری کرونا دارم!!!

گفتم: این دفعه به جای #سیاهنمایی ،روزگار همه را سیاه کردی!!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: سیاه نمایی

تاريخ : دو شنبه 12 اسفند 1398 | 5:52 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1430

«حراست» و «سیاست»

در هر کشور ،عاملِ «تامین آمال» و «تضمین استقلال» ،

نیروهای «نظامی» و «انتظامی» هستند.

ولی این نیروها آن گاه می توانند نقشِ «برازندگی» و «بازدارندگی» داشته باشند،

که «پشتوانۀ توده» و «گُمانۀ ستوده» یاریگر آنان باشد.

وقتی یک «سالار نظامی» یا «سردار انتظامی»،

«صلاح احساسی» را در ورود به یک «جناح سیاسی» می پندارد، 

«عنقریب» در برابر جناح سیاسیِ «رقیب» قرار می گیرد.

در این صورت «وِجهۀ زیبای قداست» را فدای «جبهۀ فریبای سیاست» می کند!

نیروهای مسلّح آن گاه می توانند «پایگاه مردمی» و «جایگاه تهاجمی» داشته باشند،

که «حراست را به سرداران» و «سیاست را به سیاستمداران» بسپارند.

#شفیعی_مطهر

------------------------------------- 

گُمانه:گمان ، حدس، چاه با نقبی که مُقنّی پیش از کندن قنات در محلی که گمان آب می رود حفر می کند

جناح:بال، هر یک از دو طرف

وِجهه: طرف ، جانب، اعتبار، آبرو

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : پنج شنبه 8 اسفند 1398 | 4:27 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

اعتماد،عظیم ترین سرمایه اجتماعی 

#شفیعی_مطهر

اعتماد ،ستونی سُتوار و پایه ای پایدار است برای بنای جامعه ای ماندگار.

اعتماد، رشتۀ تسبیحی است که همۀ دانه های فرد فرد اجتماع را انسجام و بنیان های ملّت را استحکام می بخشد.

اعتماد ،زورقی زندگی آفرین و قایقی وزین بر روی دستان امواج مردمی است که در صورت غرق شدن نه از تاک نشان می ماند، نه از تاک نشان.

اعتماد برای اداره یک جامعه چونان پایه ای پولادین و سرمایه ای نمادین است که چنان چه این پایه پایدار نباشد،همۀ ارکان اجتماع فرومی پاشد.

 اعتماد در لغت یعنی تکیه کردن بر ، واگذاشتن کار به کسی، سپردن چیزی را به کسی ، وثوق و اطمینان (فرهنگ فارسی معین)

یک حکیم ژاپنی می گوید : اگر مرا بین سه چیز :

۱-قوت و غذای مردم

۲-امنیت مردم

۳-اعتماد مردم

مخیّر کنند که یکی را برگزینم و دو تا را رد کنم، با آن که غذا و امنیت مردم بسیار مهم و حیاتی است ، اما من بی تردید "اعتماد مردم"را برمی گزینم .

زیرا با داشتن اعتماد مردم آن دو مورد و همۀ چیزهای دیگر به دست می آید.

اعتماد مردم، کیمیای کمیابی است که قطره قطره به دست می آید . مبادا که با سهل انگاری سیلاب وار آن را هدر دهیم !!

 يكي از مهم‌ترين آسيب هاي اجتماعي كشور تضعيف هنجارهاي اخلاقي و اعتماد اجتماعي است. رواج و رسميّت يافتن دروغ در مناسبات فردي و اجتماعي، افزايش و گسترش سوگند در گفتمان‌ها، سوءظن، فردگرايي، تظاهر و ريا، رابطه‌گرايي، قانون‌گريزي، عوام زدگي و عوام فريبي، تملّق و گزافه‌گويي نشانه‌هايي از بحران اخلاقي و نبود اعتماد در جامعه است.

مهم‌ترين دغدغۀ رفتارشناسان و آسيب‌شناس‌هاي اجتماعي افزايش شاخص‌هاي آسيب‌هاي اجتماعي در جامعه است ؛ تا آنجا كه اختلالات رواني و افسردگي در جامعه ما دومين رتبۀ بيماري‌ها را از نظر تحميل هزينه‌هاي بهداشتي، رواني و اجتماعي و اقتصادي دارد.

همچنين پرخاشگري و خشونت رو به افزايش است تا آنجا كه بيش از 60 درصد از جرايم به علّت خشونت روي مي‌دهد.

در يك پژوهش ميداني بيش از 75 درصد از مردم پول و پارتي را براي احقاق حقِّ خودشان ضروري دانسته و تنها 25 درصد از آن ها به اجراي مساوي قانون اعتقاد داشتند.

از اين نظر مي‌توان چنين برداشت كرد كه شاخص‌هايي چون اميد به آينده، قابل اعتماد بودن يا منصف بودن افراد و تكيه برانصاف اجتماعي در وضع مطلوبي قرار ندارد.

همچنان كه مي‌دانيم ارتباطات عنصر حياتي در جامعه و مايه دوام و قوام آن است و در ارتباط ناب لزوم اعتماد متقابل ملاحظه شده و اعتماد متقابل نيز به نوبه خود رابطه نزديك با صميمیّت دارد.

براي ايجاد اعتماد، شخص بايد هم به ديگري اعتماد كند و هم خودش دست كم در محدوده رابطۀ مورد نظر قابل اعتماد باشد.

در يك جامعه، اعتماد اجتماعي مثل شيرازه‌اي است كه آحاد آن را به هم پيوند داده و از پراكندگي آن ها جلوگيري مي‌كند.

بي‌اعتمادي افراد به يكديگر و بي‌اعتمادي به ساختار سياسي و اجرايي جامعه باعث بروز سوءاستفاده‌هاي مختلف، رشوه، اختلاس و پديدۀ زيرآب‌زني مي‌شود.

در بررسي انحرافات و مسائل اجتماعي ريشۀ بسياري از آسيب‌ها را در بي‌اعتمادي افراد به يكديگر مي‌توان جست‌وجو كرد.

وقتي در يك جامعه منابع به صورت ناعادلانه در بين گروه‌هاي مردم توزيع شود و اين نابرابري در طول زمان استمرار پيدا كند، شكاف بين دو طبقۀ غني و فقير هر روز بيش‌تر مي‌شود و طبيعي است كه در اين شرايط ،قوانين و ساختار سياسي جامعه زير سوال رفته و نوعي بي‌اعتمادي اجتماعي را در افراد تقويت مي‌كند.

بي اعتمادي مردم به ساختارهاي اجرايي منجر به تضعيف تعهّد اجتماعي و كمرنگ شدن هويّت ملي شده و گذشته از آن بي‌اعتمادي به تدريج به سطح روابط ميان فردي كشيده مي‌شود و حاصل آن انزواي اجتماعي است.

بنابراين مي‌توان گفت وقتي سرمايه‌هاي اجتماعي فراموش مي‌شود، فقر و بيكاري، تورُّم و اعتياد و خودكشي، طلاق و جرايم اخلاقي نيز روندي رو به گسترش مي‌يابد.(گروه جامعه سایت تبیان زنجان)

 مردم چگونه می توانند در اموری که در دست عده ای به انحصار در آمده، فعّالانه مشارکت نمایند؟ .فرآیند مشارکت از جنس اطّلاع رسانی نیست که بتوان در مدّت کوتاهی و به وسیلۀ یک شیوه نامه مدوَّن آن را از عرصۀ آرمان به میدان عمل آورد و اجرا نمود. مشارکت همۀ احاد مردم در همۀ امور جامعه خود قبل از هر چیز یک فرهنگ است و هر پدیدۀ مترقّی تا زمانی که به شکل یک فرهنگ در نیامده و لباس فرهنگ نپوشیده، ماندگار و جاودان نخواهد شد. همان گونه که ابل وایزمن می گوید :

«انقلاب ها هرچند اصیل باشند، تا به فرهنگ تبدیل نشوند، ماندگار نخواهند شد». 

مهم ترین عنصر محوری در مشارکت گریزی یا مشارکت پذیری در امور حکومت، اعتماد است.اعتماد متقابل حکومت و مردم را می توان محور و مدار مشارکت مردم دانست. مردم ما از نظر فرهنگی و تاریخی دچار یک مشکل هستند و آن عدم تجربه نظام های مردم سالار است. در فرهنگ رایج ما شهریار، قیّم جامعه محسوب شده و هم اوست که می تواند در تمام حوزه های زندگی مردم دخل و تصرّف نموده و صاحب نظر باشد و این که او از نظر ایده و تفکُّر تودۀ مردم استفاده نماید و اجازۀ مشارکت به آن ها بدهد، حالت مضحکی به خود می گیرد و این امر ناشی از سلطۀ تاریخی حکومت های خود کامه و شاهنشاهی در طول تاریخ است و حال که مردم در طول چهار دهه جسته و گریخته توانسته اند مردم سالاری را تجربه کنند، حافظۀ تاریخی آن ها اجازه اعتماد به خود و صاحبان حکومتشان را نداده و حتی این عدم اعتماد در بسیاری از دولتمردان ما هم تسرّی پیدا کرده و موجب شده است تا به واسطۀ همین عدم اعتماد، فرهنگ مشارکت در مردم ما هنوز درونی نشده و هنوز در سطح جامعۀ ما نگاه بدبینانه ای به این فرآیند و جود داشته باشد. وقتی که فرار از مالیات و قانون شکنی و .... در جامعۀ ما برخلاف جوامعی مثل سوئد و ....  دیده می شود، بیانگر این نکته است که در جوامع ما بر خلاف جوامع دموکراتیک اعتماد نسبت به حاکمیت پایین است و مردم شک دارند که این قوانین و هنجارهای شهروندی در جهت منافع آن ها باشد. همچنین وقتی هیچ ابزاری برای نقد سازنده و آرام برخی ازقدرتمندان در دست نیست و دسترسی مستقیم به مسئولان در جامعه ما به راحتی میسّر نیست، حاکی از عدم اعتماد مسئولان نسبت به توانمندی فکری و شعور اجتماعی عامه مردم است. در حالی که با توجّه به مطالب مذکور نمی توان گفت که این مفهوم عاریتی از فرهنگ غرب و یا شرق است، بلکه در بطن اسلام و فرهنگ اسلامی ماست و به صورت  قانون اساسی در آمده است. پس باید عینک بدبینی و بی اعتمادی را نسبت به این پدیده به کناری گذاشت و با زدودن غبار تاریخی از فرهنگ اصیل اسلامی و توجه به قانون اساسی ،در نهادینه کردن مشارکت مردم و تعمیق احساس اعتماد متقابل بین مردم و دولتمردان در تمام عرصه های زندگی به سوی آینده ای روشن گام برداریم و با وارد شدن در خم کوچه اول(اعتمادسازی و تحکیم مشارکت همگانی) به یاد داشته باشیم که:

گوسفند از برای چوپان نیست

بلکه چوپان برای خدمت اوست

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : چهار شنبه 7 اسفند 1398 | 5:11 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

اعتماد،عظیم ترین سرمایه اجتماعی 

#شفیعی_مطهر

اعتماد ،ستونی سُتوار و پایه ای پایدار است برای بنای جامعه ای ماندگار.

اعتماد، رشتۀ تسبیحی است که همۀ دانه های فرد فرد اجتماع را انسجام و بنیان های ملّت را استحکام می بخشد.

اعتماد ،زورقی زندگی آفرین و قایقی وزین بر روی دستان امواج مردمی است که در صورت غرق شدن نه از تاک نشان می ماند، نه از تاک نشان.

اعتماد برای اداره یک جامعه چونان پایه ای پولادین و سرمایه ای نمادین است که چنان چه این پایه پایدار نباشد،همۀ ارکان اجتماع فرومی پاشد.

 اعتماد در لغت یعنی تکیه کردن بر ، واگذاشتن کار به کسی، سپردن چیزی را به کسی ، وثوق و اطمینان (فرهنگ فارسی معین)

یک حکیم ژاپنی می گوید : اگر مرا بین سه چیز :

۱-قوت و غذای مردم

۲-امنیت مردم

۳-اعتماد مردم

مخیّر کنند که یکی را برگزینم و دو تا را رد کنم، با آن که غذا و امنیت مردم بسیار مهم و حیاتی است ، اما من بی تردید "اعتماد مردم"را برمی گزینم .

زیرا با داشتن اعتماد مردم آن دو مورد و همۀ چیزهای دیگر به دست می آید.

اعتماد مردم، کیمیای کمیابی است که قطره قطره به دست می آید . مبادا که با سهل انگاری سیلاب وار آن را هدر دهیم !!

 يكي از مهم‌ترين آسيب هاي اجتماعي كشور تضعيف هنجارهاي اخلاقي و اعتماد اجتماعي است. رواج و رسميّت يافتن دروغ در مناسبات فردي و اجتماعي، افزايش و گسترش سوگند در گفتمان‌ها، سوءظن، فردگرايي، تظاهر و ريا، رابطه‌گرايي، قانون‌گريزي، عوام زدگي و عوام فريبي، تملّق و گزافه‌گويي نشانه‌هايي از بحران اخلاقي و نبود اعتماد در جامعه است.

مهم‌ترين دغدغۀ رفتارشناسان و آسيب‌شناس‌هاي اجتماعي افزايش شاخص‌هاي آسيب‌هاي اجتماعي در جامعه است ؛ تا آنجا كه اختلالات رواني و افسردگي در جامعه ما دومين رتبۀ بيماري‌ها را از نظر تحميل هزينه‌هاي بهداشتي، رواني و اجتماعي و اقتصادي دارد.

همچنين پرخاشگري و خشونت رو به افزايش است تا آنجا كه بيش از 60 درصد از جرايم به علّت خشونت روي مي‌دهد.

در يك پژوهش ميداني بيش از 75 درصد از مردم پول و پارتي را براي احقاق حقِّ خودشان ضروري دانسته و تنها 25 درصد از آن ها به اجراي مساوي قانون اعتقاد داشتند.

از اين نظر مي‌توان چنين برداشت كرد كه شاخص‌هايي چون اميد به آينده، قابل اعتماد بودن يا منصف بودن افراد و تكيه برانصاف اجتماعي در وضع مطلوبي قرار ندارد.

همچنان كه مي‌دانيم ارتباطات عنصر حياتي در جامعه و مايه دوام و قوام آن است و در ارتباط ناب لزوم اعتماد متقابل ملاحظه شده و اعتماد متقابل نيز به نوبه خود رابطه نزديك با صميمیّت دارد.

براي ايجاد اعتماد، شخص بايد هم به ديگري اعتماد كند و هم خودش دست كم در محدوده رابطۀ مورد نظر قابل اعتماد باشد.

در يك جامعه، اعتماد اجتماعي مثل شيرازه‌اي است كه آحاد آن را به هم پيوند داده و از پراكندگي آن ها جلوگيري مي‌كند.

بي‌اعتمادي افراد به يكديگر و بي‌اعتمادي به ساختار سياسي و اجرايي جامعه باعث بروز سوءاستفاده‌هاي مختلف، رشوه، اختلاس و پديدۀ زيرآب‌زني مي‌شود.

در بررسي انحرافات و مسائل اجتماعي ريشۀ بسياري از آسيب‌ها را در بي‌اعتمادي افراد به يكديگر مي‌توان جست‌وجو كرد.

وقتي در يك جامعه منابع به صورت ناعادلانه در بين گروه‌هاي مردم توزيع شود و اين نابرابري در طول زمان استمرار پيدا كند، شكاف بين دو طبقۀ غني و فقير هر روز بيش‌تر مي‌شود و طبيعي است كه در اين شرايط ،قوانين و ساختار سياسي جامعه زير سوال رفته و نوعي بي‌اعتمادي اجتماعي را در افراد تقويت مي‌كند.

بي اعتمادي مردم به ساختارهاي اجرايي منجر به تضعيف تعهّد اجتماعي و كمرنگ شدن هويّت ملي شده و گذشته از آن بي‌اعتمادي به تدريج به سطح روابط ميان فردي كشيده مي‌شود و حاصل آن انزواي اجتماعي است.

بنابراين مي‌توان گفت وقتي سرمايه‌هاي اجتماعي فراموش مي‌شود، فقر و بيكاري، تورُّم و اعتياد و خودكشي، طلاق و جرايم اخلاقي نيز روندي رو به گسترش مي‌يابد.(گروه جامعه سایت تبیان زنجان)

 مردم چگونه می توانند در اموری که در دست عده ای به انحصار در آمده، فعّالانه مشارکت نمایند؟ .فرآیند مشارکت از جنس اطّلاع رسانی نیست که بتوان در مدّت کوتاهی و به وسیلۀ یک شیوه نامه مدوَّن آن را از عرصۀ آرمان به میدان عمل آورد و اجرا نمود. مشارکت همۀ احاد مردم در همۀ امور جامعه خود قبل از هر چیز یک فرهنگ است و هر پدیدۀ مترقّی تا زمانی که به شکل یک فرهنگ در نیامده و لباس فرهنگ نپوشیده، ماندگار و جاودان نخواهد شد. همان گونه که ابل وایزمن می گوید :

«انقلاب ها هرچند اصیل باشند، تا به فرهنگ تبدیل نشوند، ماندگار نخواهند شد». 

مهم ترین عنصر محوری در مشارکت گریزی یا مشارکت پذیری در امور حکومت، اعتماد است.اعتماد متقابل حکومت و مردم را می توان محور و مدار مشارکت مردم دانست. مردم ما از نظر فرهنگی و تاریخی دچار یک مشکل هستند و آن عدم تجربه نظام های مردم سالار است. در فرهنگ رایج ما شهریار، قیّم جامعه محسوب شده و هم اوست که می تواند در تمام حوزه های زندگی مردم دخل و تصرّف نموده و صاحب نظر باشد و این که او از نظر ایده و تفکُّر تودۀ مردم استفاده نماید و اجازۀ مشارکت به آن ها بدهد، حالت مضحکی به خود می گیرد و این امر ناشی از سلطۀ تاریخی حکومت های خود کامه و شاهنشاهی در طول تاریخ است و حال که مردم در طول چهار دهه جسته و گریخته توانسته اند مردم سالاری را تجربه کنند، حافظۀ تاریخی آن ها اجازه اعتماد به خود و صاحبان حکومتشان را نداده و حتی این عدم اعتماد در بسیاری از دولتمردان ما هم تسرّی پیدا کرده و موجب شده است تا به واسطۀ همین عدم اعتماد، فرهنگ مشارکت در مردم ما هنوز درونی نشده و هنوز در سطح جامعۀ ما نگاه بدبینانه ای به این فرآیند و جود داشته باشد. وقتی که فرار از مالیات و قانون شکنی و .... در جامعۀ ما برخلاف جوامعی مثل سوئد و ....  دیده می شود، بیانگر این نکته است که در جوامع ما بر خلاف جوامع دموکراتیک اعتماد نسبت به حاکمیت پایین است و مردم شک دارند که این قوانین و هنجارهای شهروندی در جهت منافع آن ها باشد. همچنین وقتی هیچ ابزاری برای نقد سازنده و آرام برخی ازقدرتمندان در دست نیست و دسترسی مستقیم به مسئولان در جامعه ما به راحتی میسّر نیست، حاکی از عدم اعتماد مسئولان نسبت به توانمندی فکری و شعور اجتماعی عامه مردم است. در حالی که با توجّه به مطالب مذکور نمی توان گفت که این مفهوم عاریتی از فرهنگ غرب و یا شرق است، بلکه در بطن اسلام و فرهنگ اسلامی ماست و به صورت  قانون اساسی در آمده است. پس باید عینک بدبینی و بی اعتمادی را نسبت به این پدیده به کناری گذاشت و با زدودن غبار تاریخی از فرهنگ اصیل اسلامی و توجه به قانون اساسی ،در نهادینه کردن مشارکت مردم و تعمیق احساس اعتماد متقابل بین مردم و دولتمردان در تمام عرصه های زندگی به سوی آینده ای روشن گام برداریم و با وارد شدن در خم کوچه اول(اعتمادسازی و تحکیم مشارکت همگانی) به یاد داشته باشیم که:

گوسفند از برای چوپان نیست

بلکه چوپان برای خدمت اوست

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : چهار شنبه 7 اسفند 1398 | 5:11 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

اعتماد،عظیم ترین سرمایه اجتماعی 

#شفیعی_مطهر

اعتماد ،ستونی سُتوار و پایه ای پایدار است برای بنای جامعه ای ماندگار.

اعتماد، رشتۀ تسبیحی است که همۀ دانه های فرد فرد اجتماع را انسجام و بنیان های ملّت را استحکام می بخشد.

اعتماد ،زورقی زندگی آفرین و قایقی وزین بر روی دستان امواج مردمی است که در صورت غرق شدن نه از تاک نشان می ماند، نه از تاک نشان.

اعتماد برای اداره یک جامعه چونان پایه ای پولادین و سرمایه ای نمادین است که چنان چه این پایه پایدار نباشد،همۀ ارکان اجتماع فرومی پاشد.

 اعتماد در لغت یعنی تکیه کردن بر ، واگذاشتن کار به کسی، سپردن چیزی را به کسی ، وثوق و اطمینان (فرهنگ فارسی معین)

یک حکیم ژاپنی می گوید : اگر مرا بین سه چیز :

۱-قوت و غذای مردم

۲-امنیت مردم

۳-اعتماد مردم

مخیّر کنند که یکی را برگزینم و دو تا را رد کنم، با آن که غذا و امنیت مردم بسیار مهم و حیاتی است ، اما من بی تردید "اعتماد مردم"را برمی گزینم .

زیرا با داشتن اعتماد مردم آن دو مورد و همۀ چیزهای دیگر به دست می آید.

اعتماد مردم، کیمیای کمیابی است که قطره قطره به دست می آید . مبادا که با سهل انگاری سیلاب وار آن را هدر دهیم !!

 يكي از مهم‌ترين آسيب هاي اجتماعي كشور تضعيف هنجارهاي اخلاقي و اعتماد اجتماعي است. رواج و رسميّت يافتن دروغ در مناسبات فردي و اجتماعي، افزايش و گسترش سوگند در گفتمان‌ها، سوءظن، فردگرايي، تظاهر و ريا، رابطه‌گرايي، قانون‌گريزي، عوام زدگي و عوام فريبي، تملّق و گزافه‌گويي نشانه‌هايي از بحران اخلاقي و نبود اعتماد در جامعه است.

مهم‌ترين دغدغۀ رفتارشناسان و آسيب‌شناس‌هاي اجتماعي افزايش شاخص‌هاي آسيب‌هاي اجتماعي در جامعه است ؛ تا آنجا كه اختلالات رواني و افسردگي در جامعه ما دومين رتبۀ بيماري‌ها را از نظر تحميل هزينه‌هاي بهداشتي، رواني و اجتماعي و اقتصادي دارد.

همچنين پرخاشگري و خشونت رو به افزايش است تا آنجا كه بيش از 60 درصد از جرايم به علّت خشونت روي مي‌دهد.

در يك پژوهش ميداني بيش از 75 درصد از مردم پول و پارتي را براي احقاق حقِّ خودشان ضروري دانسته و تنها 25 درصد از آن ها به اجراي مساوي قانون اعتقاد داشتند.

از اين نظر مي‌توان چنين برداشت كرد كه شاخص‌هايي چون اميد به آينده، قابل اعتماد بودن يا منصف بودن افراد و تكيه برانصاف اجتماعي در وضع مطلوبي قرار ندارد.

همچنان كه مي‌دانيم ارتباطات عنصر حياتي در جامعه و مايه دوام و قوام آن است و در ارتباط ناب لزوم اعتماد متقابل ملاحظه شده و اعتماد متقابل نيز به نوبه خود رابطه نزديك با صميمیّت دارد.

براي ايجاد اعتماد، شخص بايد هم به ديگري اعتماد كند و هم خودش دست كم در محدوده رابطۀ مورد نظر قابل اعتماد باشد.

در يك جامعه، اعتماد اجتماعي مثل شيرازه‌اي است كه آحاد آن را به هم پيوند داده و از پراكندگي آن ها جلوگيري مي‌كند.

بي‌اعتمادي افراد به يكديگر و بي‌اعتمادي به ساختار سياسي و اجرايي جامعه باعث بروز سوءاستفاده‌هاي مختلف، رشوه، اختلاس و پديدۀ زيرآب‌زني مي‌شود.

در بررسي انحرافات و مسائل اجتماعي ريشۀ بسياري از آسيب‌ها را در بي‌اعتمادي افراد به يكديگر مي‌توان جست‌وجو كرد.

وقتي در يك جامعه منابع به صورت ناعادلانه در بين گروه‌هاي مردم توزيع شود و اين نابرابري در طول زمان استمرار پيدا كند، شكاف بين دو طبقۀ غني و فقير هر روز بيش‌تر مي‌شود و طبيعي است كه در اين شرايط ،قوانين و ساختار سياسي جامعه زير سوال رفته و نوعي بي‌اعتمادي اجتماعي را در افراد تقويت مي‌كند.

بي اعتمادي مردم به ساختارهاي اجرايي منجر به تضعيف تعهّد اجتماعي و كمرنگ شدن هويّت ملي شده و گذشته از آن بي‌اعتمادي به تدريج به سطح روابط ميان فردي كشيده مي‌شود و حاصل آن انزواي اجتماعي است.

بنابراين مي‌توان گفت وقتي سرمايه‌هاي اجتماعي فراموش مي‌شود، فقر و بيكاري، تورُّم و اعتياد و خودكشي، طلاق و جرايم اخلاقي نيز روندي رو به گسترش مي‌يابد.(گروه جامعه سایت تبیان زنجان)

 مردم چگونه می توانند در اموری که در دست عده ای به انحصار در آمده، فعّالانه مشارکت نمایند؟ .فرآیند مشارکت از جنس اطّلاع رسانی نیست که بتوان در مدّت کوتاهی و به وسیلۀ یک شیوه نامه مدوَّن آن را از عرصۀ آرمان به میدان عمل آورد و اجرا نمود. مشارکت همۀ احاد مردم در همۀ امور جامعه خود قبل از هر چیز یک فرهنگ است و هر پدیدۀ مترقّی تا زمانی که به شکل یک فرهنگ در نیامده و لباس فرهنگ نپوشیده، ماندگار و جاودان نخواهد شد. همان گونه که ابل وایزمن می گوید :

«انقلاب ها هرچند اصیل باشند، تا به فرهنگ تبدیل نشوند، ماندگار نخواهند شد». 

مهم ترین عنصر محوری در مشارکت گریزی یا مشارکت پذیری در امور حکومت، اعتماد است.اعتماد متقابل حکومت و مردم را می توان محور و مدار مشارکت مردم دانست. مردم ما از نظر فرهنگی و تاریخی دچار یک مشکل هستند و آن عدم تجربه نظام های مردم سالار است. در فرهنگ رایج ما شهریار، قیّم جامعه محسوب شده و هم اوست که می تواند در تمام حوزه های زندگی مردم دخل و تصرّف نموده و صاحب نظر باشد و این که او از نظر ایده و تفکُّر تودۀ مردم استفاده نماید و اجازۀ مشارکت به آن ها بدهد، حالت مضحکی به خود می گیرد و این امر ناشی از سلطۀ تاریخی حکومت های خود کامه و شاهنشاهی در طول تاریخ است و حال که مردم در طول چهار دهه جسته و گریخته توانسته اند مردم سالاری را تجربه کنند، حافظۀ تاریخی آن ها اجازه اعتماد به خود و صاحبان حکومتشان را نداده و حتی این عدم اعتماد در بسیاری از دولتمردان ما هم تسرّی پیدا کرده و موجب شده است تا به واسطۀ همین عدم اعتماد، فرهنگ مشارکت در مردم ما هنوز درونی نشده و هنوز در سطح جامعۀ ما نگاه بدبینانه ای به این فرآیند و جود داشته باشد. وقتی که فرار از مالیات و قانون شکنی و .... در جامعۀ ما برخلاف جوامعی مثل سوئد و ....  دیده می شود، بیانگر این نکته است که در جوامع ما بر خلاف جوامع دموکراتیک اعتماد نسبت به حاکمیت پایین است و مردم شک دارند که این قوانین و هنجارهای شهروندی در جهت منافع آن ها باشد. همچنین وقتی هیچ ابزاری برای نقد سازنده و آرام برخی ازقدرتمندان در دست نیست و دسترسی مستقیم به مسئولان در جامعه ما به راحتی میسّر نیست، حاکی از عدم اعتماد مسئولان نسبت به توانمندی فکری و شعور اجتماعی عامه مردم است. در حالی که با توجّه به مطالب مذکور نمی توان گفت که این مفهوم عاریتی از فرهنگ غرب و یا شرق است، بلکه در بطن اسلام و فرهنگ اسلامی ماست و به صورت  قانون اساسی در آمده است. پس باید عینک بدبینی و بی اعتمادی را نسبت به این پدیده به کناری گذاشت و با زدودن غبار تاریخی از فرهنگ اصیل اسلامی و توجه به قانون اساسی ،در نهادینه کردن مشارکت مردم و تعمیق احساس اعتماد متقابل بین مردم و دولتمردان در تمام عرصه های زندگی به سوی آینده ای روشن گام برداریم و با وارد شدن در خم کوچه اول(اعتمادسازی و تحکیم مشارکت همگانی) به یاد داشته باشیم که:

گوسفند از برای چوپان نیست

بلکه چوپان برای خدمت اوست

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: مقالات

تاريخ : چهار شنبه 7 اسفند 1398 | 5:11 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1428

«شِگردِ سیاسی» یا «نبردِ حماسی»؟!

«بهترین شِگرد» برای «برترین هماورد»

  در عرصۀ «گاوبازی» و «ناوتازی»،

نه «رویارویی احمقانه»،که «راه جویی زیرکانه» ،

در برابر «گاو خشمگین» و «ناو سنگین» است.

«خودارزی» و «خردورزی» ایجاب می کند،

که «انسان فرزانه» در برابر یورش «گاو دیوانه»،

با «دادن جاخالی» و «برخوردی انفعالی»،

در درگیری با این «مُهاجِم»،«جان سالِم» به دربرَد.

در هر «نبرد خردمندانه» با هر «هماوردِ دیوانه»،

یافتن «راهِ سلامت» است،نه «چاهِ ندامت».

در زندگی نیز هر گاه «گاوی مست» در «کوچه ای بن بست» به سویتان یورش آورد،

بهترین واکنش «گریز عاقلانه» است،نه «ستیز جاهلانه».

در رویارویی با «گاوهای جهانی» و «ناوهای شیطانی»،

بهترین واکنش «شِگرد سیاسی» است،نه «نبردِ حماسی»!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------  

شِگرد:روش،طریقه،فن و طرز عمل

ناو: کشتی،کشتی جنگی/خرام و رفتار از روی ناز

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

 https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : دو شنبه 5 اسفند 1398 | 1:9 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

#سیاهنمایی/ 23

هر کسی کار خودش را انجام می دهد!

گفت: سرانجام من هم ناگزیر برای پیشگیری از ابتلا به کرونا،ماسک خریدم.

گفتم: فیلتر هم دارد؟

گفت: بله،هم فیلتر دارد و هم فیلترشکن!!

گفتم: ای بابا! مگر ماسک صورت، سایت اینرنتی فیلترشده است که با فیلترشکن باز شود؟

گفت: من این چیزها سرم نمی شود.فقط می دانم در ایران هر چیز فیلتر باشد،فیلترشکن هم لازم دارد.

گفتم: چطور فهمیدی ماسک تو فیلترشکن هم دارد؟!!

گفت: وقتی فروشنده برایم توضیح داد که ماسک من فیلتر دارد،فوراً گفتم پس فیلترشکن آن را هم برایم بیاور!

گفتم: خب! به تو نخندید؟

گفت: چرا،اول با تعجُّب کمی خندید! ولی فوراً رفت پشت قفسه ها و پس از مدّتی با ورق کاغذی کوچک برگشت و کاغذ را به من داد و گفت: 

بگیر،این هم فیلترشکن! فقط وقتی رفتی خانه آن را بخوان!

وقتی رفتم خانه باز کردم و دیدم نوشته: 

بندۀ خدا! تو فکر کردی این فیلتر می تواند جلوی ویروس به این ریزی را بگیرد؟!این فیلتر ،خودش فیلترشکن هم هست!

آن وقت من یاد سایت ها و شبکه های فیلترشده افتادم،که مسئولان با صرف میلیاردها از جیب ما مردم آن ها را فیلتر می کنند.سپس ما مردم باز از جیب خود با صرف میلیاردها از باندهای تولیدکننده فیلترشکن،فیلترشکن می خریم!

گفتم:این کار، عاقلانه است که مردم هم هزینۀ، فیلترکردن را بدهند و هم فیلترشکن را؟!

گفت: لابد هر کسی کار خودش را می کند! کارهای دیگران ربطی به او ندارد!

می گویند سه گروه کارگر بودند. گروه اول کانال می کندند.گروه دوم لولۀ آب در آن می خوابانیدند و گروه سوم کانال  ها را پُرمی کردند. یک روز گروه دوم به علّتی نیامدند. گروه اول کانال ها را می کندند و گروه سوم پُر می کردند! به آنان گفتند: 

چرا این کار بیهوده را انجام می دهید؟

پاسخ دادند: هر گروهی کار خود را انجام می دهد. کارهای دیگران ربطی به ما ندارد!!

گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

#شفیعی_مطهر

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: سیاه نمایی

تاريخ : یک شنبه 4 اسفند 1398 | 5:35 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |

 

هر پگاه نو با یک نگاه نو

#دل_دیدنی_های_شهرسرب_وسراب(فرگرد 1427)  

«ابراز دانایی» ،«آغاز ایستایی» است!

در درون هر انسان «کوزه ای خالی» و «موزه ای خیالی» است.

انسان می کوشد «از گهواره تا گور» به وسیلۀ «شرارۀ شعور»،

 با هر «آموزۀ نوین» این «کوزۀ نمادین» را پُر کند.

دانا کسی است که کوزه اش «ظرفی آژمان» با «ظرفیّتی بی کران» باشد. 

هر گاه این کوزه گر چه با «دُر»،«پُر» شود،

و انسان خود را از «درس آموختن» و «تجربه اندوختن» بی نیاز بیابد،

ناگزیر از «پویِش» و «جویِش» بازمی مانَد.

چنین کسی ناگزیر با «تعصُّبی جاهلانه» و «تصلُّبی ابلهانه»،

از «نظرهای دیرین» و «باورهای پیشین» دفاع می کند.

«آب با رکود،فاسد» می شود و «خیزاب با جمود،کاسد» .

هر «گاه» هر انسانِ «آگاه»،

«کار» و «افکار» خویش را 

غیر قابل «تغییر» و «تاثیر» بیابَد،

چنین کسی قطعاً از «جام تفکُّر،سیر» و در «دام تحجُّر،اسیر» شده است.

بنابراین «ابراز دانایی» ،«آغاز ایستایی» است.

این احساس یعنی خود را «به خاک سپُردن» پیش از «مُردن» است!

#شفیعی_مطهر

-------------------------------------- 

شراره: جرقّه

آژمان: بی زمان 

تصلُّب: سخت شدن

جمود: جامدشدن،یخ زدن

کاسد:ناروا، بی رونق

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar

 


موضوعات مرتبط: دل دیدنی های شهر سرب و سراب

تاريخ : شنبه 3 اسفند 1398 | 6:39 | نویسنده : سید علیرضا شفیعی مطهر |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 241 صفحه بعد